و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

یکشنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۴

پزشکی در تمدن اسلامی 2

الزهراوي

نام کامل وي ابوالقاسم خلف ابن عباس الزهراوي مي باشد. او جراح معروف عرب است. وي در سال 930 ميلادي در الزهرا در حومه کوردوا متولد شد. او در دانشگاه کوردوا که يک و نيم قرن پيش تأسيس شده بود تدريس و طبابت مي کرد. در آن زمان کوردوا جمعيتي حدود يک ميليون نفر داشت. کوردوا پايتخت رؤيايي الآندلس جايي که فرهنگ و علم در حوزه اروپا در اوج خود قرار داشت بود. از نظر قدرت نظامي، نه تنها در اسپانيا بلکه در سرتاسر اروپا، مسلمانان پس از اين که شاه عبدالرحمان سوم شاهان اسپانيايي ناواره، کاستيل و لئون را در شمال در سال 997 شکست داد به اوج رسيدند

الزهراوي جراح برجسته اي بود. وي طبيب درباري شاه عبدالرحمان سوم بود. عمر او در حوزه طبابت بخصوص جراحي و تأليف کتاب مفيد و پرثمر گذشت و در سن 83 سالگي درگذشت.او بطور عمده چهار کتاب نوشت. يکي از آنها "التصتيف لمن يجيز عن التأليف" است که بهترين دايره المعارف جراحي قرون وسطي است. اين کتاب تا قرن هفدهم در اروپا مورد استفاده قرار مي گرفت. او بر اهميت علوم پايه تأکيد مي کند: "... پيش از طبابت، پزشک بايستي با علوم آناتومي و عمل اعضا آشنا باشد تا بتواند آنها را درک کند، شکل آنها را بداند، ارتباط آنها را تشخيص دهد و حدود آنها را بفهمد. او همچنين بايد استخوانها، اعصاب، عضلات و تعداد آنها را بداند، اين که از کجا شروع مي شوند و به کجا مي رسند. شريانها و وريدها و آغاز و پايانشان را بشناسد. اين اصول آناتوميک و فيزيولوژيک مهم هستند و چنان که سقراط گفته است: "به نام طبيبان فراواني وجود دارند ولي در عمل تعداد آنان کم است."... اگر کسي آناتومي و فيزيولوژي را نداند شايد اشتباهي را مرتکب شود که بيمار را از بين ببرد. من کسي را ديده ام که وانمود مي کرد جراح است و آنوريسمي(الف) را در گردن يک زن برش داد در حالي که آن ضايعه را با يک آبسه اشتباه گرفته بود. آن زن آنقدر خونريزي کرد تا مرد

هلر بيان کرده است که الزهراوي ليگاتور(ب) شريانها را مدتها قبل از آمبروزه پاره توضيح داده است. الزهراوي همچنين از کوتر(ج) براي کنترل خونريزي استفاده کرده است. او از موم و الکل براي متوقف کردن خونريزي حين جراحي بر روي جمجمه استفاده مي کرده است. اشپرنگل گفته است الزهراوي اولين کسي بود که وضعيت ليتوتومي را براي جراحي واژينال آموزش داده است. الزهراوي همچنين عمل تراکئوتومي(د) را توضيح داده و آن را به عنوان يک اقدام اورژانس بر روي يکي از خدمتکاران خود عملي کرده است. او اولين کسي است که درباره ارتودونسي نوشته است. او نشان داده است در درک تابلوي باليني و اعمال جراحي تجربه دقيقي دارد به عنوان مثال توضيحي که درباره برداشتن وريدهاي واريسي ارائه کرده است هنوز حتي پس از گذشت ده قرن تقريباً شبيه جراحي مدرن است:"...اگر پاها پر مو هستند موها را بتراشيد. بيمار حمام کند و پاهايش را در آب داغ قرار دهد تا قرمز رنگ شوند و وريدها گشاد شوند، يا اين که به شدت ورزش کند. يا در نزديکي زانو يا مچ پا، پوست روي وريدهاي واريسي را به طور طولي برش دهيد. پوست را با قلابها باز نگه داريد. وريدها را پيدا کنيد از اطراف برش دهيد و جدا کنيد. تيغه صافي از زير وريد بگذرانيد. وقتي وريد از سطح پوست بالاتر آمد آن را با استفاده از يک قلاب گرد بيرون نگه داريد. همين عمل را با فاصله حدود سه انگشت از محل قبلي تکرار کنيد و وريد را اينجا نيز با قلابي مشابه قبل بيرون نگه داريد. اين عمل را در طول وريد تا جايي که لازم است تکرار کنيد. در محل مچ پا وريد را بسته و از برشي که دقيقاً بالاي محل داده ايد، جدا کنيد. اگر در کشيدن وريد مشکل وجود داشت قسمت انتهايي را با بند ببنديد و تيغه اي از زير وريد بگذرانيد و با برش بافت اطراف وريد را آزادتر کنيد. وريد را به آرامي بکشيد و از پاره شدن وريد خودداري کنيد در غير اين صورت کار برداشتن وريد مشکلتر شده و شايد به بيمار آسيب برسد. وقتي کار برداشتن وريد تمام شد در تمامي محلهاي برش پوستي اسفنجهاي الکلي قرار دهيد و تا زمان بهبودي برش جلدي مراقب زخم باشيد. اگر وريد واريسي پيچ خورده باشد برشهاي پوستي بيشتري در محل تغيير جهت وريد مورد نياز خواهد بود. وريد را پاره نکنيد يا به آن آسيب نرسانيد. اگر اين طور شود برداشتن وريد مشکل خواهد شد. قلابها نبايد تيز و برنده باشند و بايستي گرد باشند در غير اين صورت به وريد آسيب خواهند رساند

وي همچنين درباره شکستگيهاي جمجمه نوشته است: "...انواع شکستگي جمجمه متعدد هستند، اشکال آنها متفاوت است و علل آنها مختلف هستند. برخي شکستگيهاي جمجمه نتيجه ضربه شمشير هستند که کل استخوان را شکافته و به پرده مغزي مي رسد همچنان که تبر با چوب مي کند. بنابراين به آن شکستگي عمودي گفته مي شود. گاه شمشير استخوان را به طور کامل نمي شکافد به همين دليل به آن شکستگي ناکامل عمودي گفته مي شود. چنين شکستگي مي تواند بزرگ يا کوچک باشد. شکستگي ديگر چندقطعه اي ناميده مي شود که مي تواند نتيجه اصابت سنگ به سر يا سقوط بر روي سنگ باشد و اين شکستگي مي تواند به پرده مغز برسد يا به لايه خارجي استخوان محدود باشد. اين شکستگي هم مي تواند بزرگ يا کوچک باشد. شکل سوم، شکستگي مويي جمجمه است که بسيار کوچک و خطي شبيه مو مي باشد. شکل چهارم، شکستگي فرورفته است که نتيجه ضربه اي است که باعث فرورفتن استخوان مي شود آنچنان که گويا با ابزاري غيرنوک تيز به پارچي برنزي ضربه زده باشند. اين معمولاً هنگامي رخ مي دهد که استخوان نرم باشد مانند کودکان. انواع اين شکستگيها با معاينه زخم، برداشتن بافت پاره شده و له شده و مشاهده جمجمه و لمس آن با ابزارهاي معاينه از يکديگر تشخيص داده مي شوند. تشخيص شکستگي مويي مشکل بوده و مي تواند با مشاهده جمجمه و استفاده از جوهر بر سطح جمجمه هويدا شود که شکستگي مويي در چنين وضعيتي رنگ به خود مي گيرد." درباره درمان شکستگيهاي جمجمه الزهراوي مي نويسد: "...اگر بيمار علايم جدي از قبيل تب بالا، استفراغ مکرر، بيرون زدگي چشمان، تشنج و کوما نشان دهد به وي دست نزنيد چون در حال مرگ است. در غير اين صورت به اين ترتيب با او برخورد کنيد: اول سر بيمار را بتراشيد. در شکستگيهاي چندقطعه اي فرو رفته، اين قطعات استخواني آنچنان که توضيح داده خواهد شد بايستي برداشته شوند. اگر طي معاينه يا جراحي بيمار خونريزي رخ دهد مي توان آن را با فشار دادن حوله هاي آغشته به الکل و موم کنترل کرد. پس از کنترل خونريزي قطعات کوچک استخواني با پنسهاي مخصوص برداشته شوند. براي برداشتن قطعات فرو رفته ابتدا در استخوان سالم اطراف ميخهاي کوچکي فرو کنيد. اين ميخها نبايد از استخوان عبور کرده و به بافت نرم زير برسند به اين دليل به آنها ميخهاي غيرنفوذکننده گفته مي شود. آنها در يک طرف خود يک حلقه گرد دارند که مانع از فرو رفتن بيشتر آنها از يک حد مشخصي مي شود. بايد ميخها را در اندازه هاي مختلف در اختيار داشته باشيد تا بسته به قطر استخوان از اندازه هاي مختلف آنها استفاده کنيد. فاصله سوراخها را با استفاده از صفحات دندانه دار پر کنيد.ابتدا از صفحات کوچک و سپس از صفحات بزرگتر استفاده کنيد. اين قطعات بايد نوک تيز بوده و از جنس فولاد باشند. از آسيب زدن به پرده مغزي با ميخها يا صفحات فلزي خودداري کنيد. وقتي استخوان فرورفته آزاد شد آن را به آرامي برداريد سپس لبه هاي استخوان جمجمه را با استفاده از ابزارهاي مخصوص صاف کنيد. محل را با الکل بشوييد و زخم را با پانسمان آغشته به پماد ببنديد

الزهراوي اعمال دنداني مختلفي را از قبيل کشيدن دندان، ثابت کردن آن، کاشت دوباره آن و دندان مصنوعي توضيح داده است. او درد ارجاعي دندان(ه) را تشريح کرده است و در مورد کشيدن دندان سالمي که درد به آن ارجاع مي شود هشدار داده است. او براي ثابت کردن دندان از رشته هاي طلا استفاده کرده است زيرا ساير فلزات ممکن است بدرنگ شوند يا باعث برانگيختن واکنش شوند. فصل ششم کتاب او بطور کامل درباره اجسام خارجي در گوش و درمان آنها مي باشد. او همچنين يک فصل کامل را به مامايي اختصاص داده و توصيه هايي کمک کننده براي قابله ها مطرح کرده است و درباره مشکلات زايماني و مانورهاي مامايي توضيح داده است. او برداشتن فشار از سر جنين را در زايماني که متوقف شده توصيه کرده و وسايلي براي اين کار توضيح داده است. او درباره درمان آبسه هاي کبدي و درمان آنها در دو مرحله توضيح داده است. مرحله اول اجازه دادن براي تشکيل چسبندگيهاي اطراف چرک و جدا کردن آن از پريتوئن بوده و مرحله دوم بريدن و خارج ساختن آن مي باشد. ..."اگر عمل در يک مرحله انجام شود چرک ممکن است در تمام حفره شکم پخش شده و باعث مرگ بيمار شود." او در مجموع 200 ابزار جراحي و دنداني که اغلب آنها به ابتکار خود او بوده است را توضيح داده است. او مي گويد:"...قبل از اقدام به جراحي ابزار خود را با دقت انتخاب کنيد. با اين حال در صورت نياز بايستي ابزارهاي ديگري نيز طراحي شود." و بدين ترتيب پزشک را نسبت به خلاقيت تشويق مي کند

در زمان الزهراوي جراحي در دنياي اسلام تبديل به يک حرفه محترم شد که توسط پزشکان مشهور به انجام مي رسيد. برعکس در اروپا، جراحي بي ارزش تلقي شده و بوسيله آرايشگران و قصابان به انجام مي رسيد. در سال 1163 يک انجمن حکومتي اروپايي چنين اعلام کرد: "جراحي بايستي بوسيله تمامي مدارس پزشکي و طبقه شريف اطبا تحريم شود."(و
متن فوق ترجمه بخشي از اين نوشته است. قسمتهاي ديگر آن را بعداً ترجمه خواهم کرد
الف در اثر ضعيف شدن ديواره شرياني منطقه اي از شريان مي تواند متورم شود. اشتباه گرفتن چنين توده اي با آبسه که درمان آن با برش و تخليه چرک است منجر به خونريزي شديد شرياني مي شود
ب در طي اعمال جراحي براي کنترل خونريزي اگر شرياني بريده شده باشد، با استفاده از نخ بخيه اي که به دور شريان محکم مي بندند خونريزي از شريان قطع شده را متوقف مي کنند
ج در مورد عروق کوچکتر خونريزي دهنده، مي توان با استفاده از سوزاندن دهانه مويرگهاي پاره شده خونريزي از آنها را متوقف کرد. کوتر بر دو نوع حرارتي و شيميايي مي باشد
د در بعضي حوادث، بيني دهان يا حلق بيمار به نحوي مسدود مي شود که دوباره بازکردن آنها ممکن نيست يا وقتگير است. در چنين موقعيتي هر چه سريعتر با هر وسيله نوک تيزي، درست زير حنجره و بالاي ناي در خط وسط سوراخي براي تنفس بيمار بايستي باز شود در غير اين صورت بيمار در طي چند دقيقه خفه خواهد شد
ه دردي است که ناشي از آسيب عضو ديگري است ولي بنا به عللي از جمله عصب گيري مشترک، درد به عضوي که در آن احساس درد مي کنيم انتشار مي يابد. مثلاً گاه بيماران همزمان با درد قلبي احساس فشاري را بر گردن چنان که گويا کسي پنجه اش را اطراف گردنشان محکم کرده باشد توصيف مي کنند
و شايد تاريکي و دهشتناکي اثر ادبي فرنکنشتاين از جمله مواردي باشد که نوعي شومي طلسم شدگي و نحوست اقدامات و ابزارهاي جراحي را در فرهنگ اروپاي قرون وسطي تصوير مي کند. آثار سينمايي ژانر وحشت که در فضايي تاريک و مه آلود و محيطي قرون وسطايي، راوي داستان جنايتکارانه جراحان هستند فراوان هستند. شايد "هفت" نوعي امتداد مدرن از اين ذهنيت ماندگار اروپايي باشد

هیچ نظری موجود نیست: