و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

پنجشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۵

تاریخ اروپا--قانون قرون وسطی

وقتي قبايل ژرمن وارد سرزمينهاي امپراطوري روم غربي شدند بسياري از رسوم و سنتهاي خود را با خود آوردند که از جمله آنها رسوم و سنتهايي بود که دستگاه عدالت آنها را تشکيل مي داد. به ظنر مي رسد پايه هاي اين دستگاه در بين مردم گوناگون تا حدود زيادي مشابه باشد

الف: واحد عملکرد جامعه خويشاوندي بود که يک خاندان يا يک خانواده گسترده بود. وقتي عضوي از يک خاندان يکي از اعضاي خاندان ديگري را از نظر جاني يا مالي آسيب مي رساند، اقوام فرد آزرده شده تحت عنوان دشمني خوني و خانوادگي درصدد مجازات طرف مقابل برمي آمدند. با توجه ماهيت جمعي عملکرد افراد، تعجبي نخواهد داشت که مجازات اختصاصاً براي فرد خطاکار درنظر گرفته نمي شد بلکه او و هر کدام از اعضاي خاندان او در معرض کينه جويي طرف مقابل قرار داشتند. مشکل اينجا بود که هميشه درباره ميزان آسيب وارد شده و مجازات در نظر گرفته شده از سوي طرف مقابل بين طرفين توافق وجود نداشت و برقراري چنين توافقي آسان نبود. تنها انسان است که در مقام مدعي ميزان فقدان خود را بيشتر از چيزي که مدعي عليه درباره مسؤوليتهاي خود ارزيابي مي کند تلقي مي کند. هميشه اين خطر وجود داشت که يک خاندان اين طور تصور کند رقيبانشان بيشتر از مجازات عادلانه رفتار کرده اند و در نتيجه خود براي برقراري مجدد تعادل و عدالت اقدام به تلافي جويي متقابل کند. چنين بازيهايي از زد و خوردها مي توانست سالها ادامه پيدا کند و باعث ادامه يافتن قتل مردان شود مدتها پس از آن که علت اصلي شکايت طرفين فرموش شده باشد. چيزي شبيه همين موضوع درباره دشمني خوني هتفيلدها و مک کويها در آپالاشيا در ايالات متحده مطرح بوده است

ب: در برخي از دوره هاي رو به توسعه خود، ژرمنها کوشيدند بر نقصانهاي اين دستگاه با حفظ نظم و قانون غلبه کنند. آنان به رهبران خود به عنوان ميانجي در مجادلات بين خاندانها رجوع مي کردند. اولين موضوع اين بود که درباره حقايق موضوع به تصميم مشخصي برسند. چندين ابزار در اين راه مطرح شد
تبرئه
تبرئه به اين معني بود که فردي که متهم به جرم شده بود لازم بود قسم بخورد که بي گناه است و بسته به جدي بودن آسيبي که ايجاد کرده است شايد لازم مي شد تعداد کم يا زيادي از اعضاي مهم خاندان خود را متقاعد کند که همراه با او چنين سوگندي ياد کنند. اين شايد مشابه رفتار مدرن شاهد آوردن باشد ولي در واقع کاملاً متفاوت از آن است. اگر مشخص مي شد فرد مدعي عليه درباره آسيبي که رسانده ايت دروغ مي گفته است او و تمامي تبرئه کنندگانش مشمول مجازات يکساني مي شدند. به علاوه رهبران يک خاندان ممکن بود علاقه اي نداشته باشند زندگي و اموال اعضاي خاندان خود را براي حمايت از شخصي که مي دانستند شخصيت مهمي نيست به خطر بيندازند. بدين ترتيب افرادي که از سوي خاندان خود طرد شده بودند بايد براي در امان ماندن از انتقام خويشاوندان قرباني خود مي گريختند
امتحان سخت براي اثبات بي گناهي
متهم در صورتي که تبرئه کننده کافي پيدا نمي کرد يا طبق دستور ميانجي بايستي پس از ياد کردن سوگندي جدي انواعي از امتحانات مشکل را براي اثبات بي گناهي خود تجربه مي کرد. چنين امتحاناتي شامل آب سرد بود که طي آن متهم دستها و پاهايش بسته مي شد و به داخل استخر آبي که قبلاً از سوي يک روحاني متبرک شده بود انداخته مي شد. مبني بر اين باور که آب مقدس دروغگويي را که قبلاً سوگندي مقدس ياد کرده بود رد خواهد کرد، معتقد بودند فرد گناهکار شناور خواهد ماند و فرد بيگناه فرو خواهد رفت. در مورد آب داغ، فرد متهم در حالي که سوگند ياد مي کند دستهايش در آب جوش قرار داده مي شد. دستها پس از آن فوراً پانسمان مي شد و اگر پس از يک هفته دستها به شدت تاول زده نمي بود فرد بي گناه تلقي مي شد. اين رفتارها اگرچه شايد امروزه به نظر برسد بسيار ناپخته بوده است ولي مي توان تصور کرد يک فرد مدتها و با جديت قبل از اين که سرنوشت خود را به چنين اعمال دردناکي واگذارد در فکر فرو مي رفته است. مي توان گفت بسياري از مناقشات مدتها قبل از اين که کار به امتحانات بزرگ برسد حل مي شدند
امتحان با جنگ
برمبناي اين باور که خداوند به فرد گناهکار اجازه نخواهد داد کامياب شود موضوعات مهم اغلب با امتحان بزرگ جنگيدن حل مي شدند. نه مدعي و نه مدعي عليه مجبور نبودند وارد ميدان جنگ شوند بلکه مجاز بودند قهرمانان جنگي را به جاي خود انتخاب کنند. هر جنگجو درباره محق بودن شخصي که نماينده او بود سوگند مي خورد و اين که خداوند در طي جنگ، بازواني را که براي برپا داشتن حق مي جنگند قوت خواهد بخشيد. اين نوع امتحان ويژگي خاص خود را داشت. اين رسم در طي قرون وسطي نه تنها عنصر مهمي از قانون مدني بود بلکه گاه براي حل مجادلات بين ملل گوناگون مورد استفاده قرار مي گرفت. در حقيقت امتحان با جنگ تا امروز بر جاي مانده است و حضوري زيرساختي هم در اصول اساسي و هم جزئيات کوچک قانون مدرن دارد. مدعي عليه از جانب خود يک وکيل بر مي گزيند که مي تواند دولت باشد، و وکلا به شکل مجادله درگير کار مي شوند تا مطمئن باشند قاضي روند مناسبي را درباره طرفين مورد دعوا طي مي کند. دادگاههاي کشورهاي با ميراث انگلوساکسون عموماً مطابق با دستگاه مجادله اي کار مي کنند که کاملاً از رسم ژرمنهاي اوايل قرون وسطي مبني بر امتحان با جنگ گرفته شده است

ج: قوانين بربري

با گذشت زمان و تحت تأثير نمونه روم تعدادي از شاهان قبايل ژرمن تلاش کردند رسوم و سنتهاي خود را به شکل مکتوب کاهش دهند. نتيجه چيزي بود که قوانين بربري خوانده مي شود
طي قرن سيزدهم قانون پيچيدگي و پيشرفتگي بيشتري پيدا کرد. بخشي از اين در نتيجه تأثيرات جديد، شيوه نگاه جديد و تبلور عمومي جامعه بود

جامعه قرن سيزدهم بسيار کمتر از جامعه قرن دوازدهم انعطاف پذير و مداراکننده بود. چالشهاي کفرگوييهاي مورد استقابل مردمي، افراط در گمانه زني هاي فلسفي، رفتارهاي فردريک دوم و ساير تعارضات منجر به علاقه مندي عمومي براي هماهنگي و نظم بيشتر شد-- کليساهاي اعظم گوتيک، تئولوژي جديد، تفتيش عقايد و غيره. عملکرد پايه اي قانون منظم تر کردن و قابل پيش بيني کردن رفتارهاي انساني بود و بدين ترتيب قانون اهميت يافت

فلسفه رئاليست معتقد است عدالت چيزي واقعي مستقل از اراده انساني است که مي توان آن را با استفاده از دليل کشف کرد. قانون الهي خواست نهايي و مطلق خداست که جز از طريق وحي قابل حصول نيست. قانون طبيعي مجموعه نظمي است که خداوند از طريق آن جهان فيزيکي را اداره مي کند. قانون انساني تلاش انسان براي کشف و مشاهده الگوهايي است که خداوند براي اداره صحيح امور بشري مستقر کرده است. دانستن عدالت همان دانستن خداوند است

تأثيرات جديد

قدرتهاي چندي مطرح بودند که تلاش مي کردند اقتدار خود را از طريق مجموعه قوانين اعمال کنند.الف: شاهان مرکزي قدرت بيشتري به دست مي آوردند و قدرتهايي را که بين آنها و مردم واسطه گري مي کردند را حذف مي کردند. دادگاههاي فئودال حذف شدند و جايگزين آنها مجموعه دادگاههاي سلطنتي بودند که مردم مي توانستند به آنها مراجعه کنند. لازم بود تا تطابق و تفاهمي از رسوم گوناگون منطقه اي بوجود آيد. اين تطابق منجر به تأکيد بيشتر بر مدرک مکتوب شد. و اين به نوبه خود منجر به قانون مند شدن اشکال قضايي و ظهور حرفه منشي محضري و دفاتر ثبت محضري شد. توجه به موضوع تفاهم منجر به کاهش يافتن قوانين و رسوم منطقه اي به مجموعه اي از اصول عمومي يا قانون فراگير شد

در بولونا که در واقع يک مکتب ثبت دفتري در ايتاليا بود معلمان مجموعه قوانين جوستينيان را بازيافتند. پيچيدگي و تأکيد آن بر اولويت و اقتدار قدرت مرکزي سکولار، آن را مورد توجه شاهان قرار داد. بولونا مرکز مهمي براي مطالعات قضايي شد و قانون رومي در سراسر اروپا گسترش يافت

ب: کليسا امور مربوط به سوگندها و تقديس ديني را در اختيار داشت: وصيت نامه ها، ازدواج و طلاق و حتي بسياري از قراردادهاي کاري. همچنين تمام موضوعات مربوط به کفر و امور مربوط به روحانيون در حوزه عمل کليسا بود. يک مجموعه پيچيده از دادگاههاي استيناف، تعدادي از دادگاههاي ويژه پاپ و يک سيستم قضايي کليسايي ظهور کردند. به زودي افراد تخصصي درباره اين قانون کليسايي وارد عمل شدند. کليسا ابزارهايي براي پيش بردن تصميمهاي خود در اختيار داشت: تکفير کردن (که اهميت به سزايي داشت) و تحريم داشتن همسر

پادشاهان تمرکزگرا مجبور بودند براي حذف قدرت اشراف و اضمحلال اقتدار کليسا و کسب پول ماليات مورد نياز خود با طبقه متوسط متحد شوند. اين منجر به شکل گيري اجتماعات نمايندگي شد که اغلب قادر بودند امتيازاتي از شاهان بگيرند

اين امتيازات اگرچه برعليه مفهوم رئاليست درباره منبع قانون و عدالت پيش مي رفت اما بسيار اهميت يافتند و منجر به رشد قانون شهري، قانون تجارت و پيچيدگي بيشترشرکتهايي شدند که جايگزين خاندانها به عنوان نيروي اجتماعي فراگير شده بودند

خلاصه

تا پايان قرن قانون قرون وسطي ديگر تحت غلبه شخصيت، رسومات منطقه اي، امتحان با کارهاي سخت، خاندانها و تبرئه، خون بها يا حق شخصي قضاوت نبود. با اين حال دو سيستم قانوني قدرتمند و متعارض ظهور کردند و بخش بيشتر و پيشرونده اي از جمعيت قدرت قانون سازي را به دست آوردند

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مگنا جان
بازه م یه کامن بی اسم برات می ذارم اگر چه ادبیات قلمم زود منو لو می ده
تو که تاریخو مطالعه میکنی چرا کمی به اطرافت و اونچه که هست دقیق تر نگاه نمیکنی بدون این دانسته ایی که ارثی توی خونته کم یهم بی طرفانه به قرون وسطای کنونی ما نگاه کن و زجر و کحرومیتی که دین و فرهنگ به مردم ما تحمیل م یکنهبررسی کن

الف. قائم پناه گفت...

سلام

از حضورت و پیامت متشگرم.
راستش نمی دونم چی بگم. اینجا فاروم هم نیست که بشه بیشتر بحث کرد. بالاخره هرکسی زاویه دیدی داره. حرفهای شما رو هم رد نمی کنم

شاد باشی