و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

یکشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۵

سفرهای اکتشافی اروپائیان؛پرتغال

عصر اکتشاف دوران اوج قدرت و ثروت دستگاه سلطنتي پرتغال را مشخص مي کند. در آغاز قرن پانزدهم پرتغال جمعيتي معادل يک و نيم ميليون نفر و اقتصادي وابسته به تجارت دريايي با شمال اروپا داشت. هرچند پرتغال از نظر ثروت و جمعيت نسبت به همسايگان هم عصر خود دچار نقصان بود اما اين کشور بود که طي قرن شانزدهم جامعه اروپا را در اکتشاف مسيرهاي دريايي به سوي قاره آفريقا، جزاير آتلانتيک، آسيا و جنوب آمريکا رهبري کرد. عوامل چندي در تبديل شدن پرتغال به پيشتاز اروپايي در زمينه اکتشافات دريايي سهيم بودند. اولين اين عوامل موقعيت جغرافيايي آن در امتداد ساحل غربي شبه جزيره ايبريان بود که به توسعه طبيعي سنت دريانوردي در اين کشور کمک کرد. عامل دوم ايجاد اقتصاد پيچيده دريايي بود که طي آن شهرهاي بندري ليسبون و اوپورتو تبديل به مراکز تجاري کشور شدند. جامعه بازرگانان از اين شهرهاي بندري به عنوان پايگاه عمليات خود استفاده مي کردند و از اين طريق به تأمين هزينه هاي اکثر سفرهاي مختلف اکتشافي و تجاري خود دست مي زدند

عامل اساسي سوم که پرتغال را تبديل به پيشتاز تحرکات اکتشافي کرد دستگاه پادشاهي آن بود. پرتغال از دستگاه پادشاهي نسبتاً پايداري بهره مند بود که شاهانش تجارت دريايي و فعاليتهاي کشتي راني را تحريک و حمايت مي کردند. شاه با استفاده از امتيازات مالياتي و هزينه هاي بيمه هر گونه مشوق ممکن را در اختيار مي نهاد تا از سرمايه گذاري کشتي داران و کشتي سازان حمايت کند. اغلب اعضاي اشرافيت نيز از قبيل شاهزاده هنري دريانورد در اين امر سرمايه گذاري مي کردند. طبقه اشراف اغلب از موقعيت سياسي خود براي تسهيل اعطاي امتيازات سطلنتي که سفرهاي اکتشافي جامعه بازرگانان را تنظيم مي کرد سود مي جستند. پرتغال از نظر داشتن شاهاني که وابستگي پادشاهي را به تجارت دريايي به رسميت شناخته بودند و براي توسعه آن از هر راه ممکن اقدام مي کردند خوش اقبال بود. پايداري دستگاه پادشاهي براي استقرار رشد اقتصادي پايدار اساسي بود و بدين ترتيب پايداري دستگاه پادشاهي به اين کشور اين امکان را داد تا هفتاد سال زودتر از اسپانياييها که به خاطر جنگهاي داخلي و فتح مجدد گرنادا مشغول بودند کار اکتشافي خود را آغاز کنند. تنها پس از زمان سفر دريايي کلومبوس در سال 1492 بود که اسپانياييها در نهايت در موقعيتي قرار گرفتند که غلبه پرتغاليها را در امر اکتشاف مورد چالش قرار دهند

تاريخ دستگاه پادشاهي و دريانوردي پرتغال

منطقه اي که قرار بود در آينده به پرتغال تبديل شود در حدود سال هفتصد قبل از ميلاد بوسيله سلتها مورد سکونت قرار گرفت. اين منطقه به زودي سلسله اي از مردم را فراخواند و به نوبت از سوي فينيقيها، يونانيان، روميها و ويزيگوتها مورد سکونت واقع شد. در قرن هشتم مسلمانان آفريقايي تبار از تنگه جبل الطارق گذشتند و دوره طولاني اشغال را در بيشتر بخشهاي شبه جزيره ايبريان آغاز کردند. آنان فرهنگ، معماري و فنون کشاورزي خود را به اين منطقه معرفي کردند تا اين که مقاومت مسيحي در حد فتح مجدد توسعه يافت و سرانجام مسلمانان را در قرن دوازدهم بيرون کردند

پرتغال با اين نبرد که ايبريا را از مسلمانان بازپس گرفت متولد شد. اشرافزادگان جوان از تمامي اروپا به ايبريا مي رفتند تا بر عليه مسلمانان بجنگند و زماني که شبه جزيره را به نفع شاهان مسيحي بازپس مي گرفتند، عنوان ارثي و بخششهاي ملکي براي خود دريافت مي کردند. هنري فرزند دوک بورگوندي به عنوان کارگزار شاه ناواره جنگيد و يالت و عنوان کنت پرتوکال را در قرن يازدهم به دست آورد. فرزند او آفونسو هنريکس (1128-1185) در صدد استقلال از پادشاهي ناواره بود که در اين زمينه دادخواستي به پاپ عرضه کرد و در نهايت عنوان شاه پرتغال را به دست آورد

شاه آفونسو هنريکس يک ناوگان ابتدايي داشت که به طور مداوم با کشتيهاي مسلمانان در تنگه جبل الطارق درگير مي شد. جانشين او سانچو اول توسعه ناوگان پادشاهي را ادامه داد و در سال 1189 چهل گالي، گالوت و انواعي از کشتيهاي ديگر را براي جنگ صليبي گسيل داشت. تحت حاکميت دينيز (1261-1325) که بزرگترين پادشاه قرون وسطي پرتغال بود دريانوردي سلطنتي و بازرگاني به طور قابل توجهي توسعه يافت. کشتيهاي پرتغالي به فرانسه، نورماندي، انگليس، اسپانيا و مديترانه مي رفتند. شاه دينيز يک جنگل مخروطيان در نزديکي ليرا بوجود آورد تا چوب لازم براي کشتي سازي را تأمين کند و از اين صنعت با دادن امتياز شواليه گري به کارگزاران و صنعتگران خود حمايت کرد. او يک ناوگان منظم براي محافظت در برابر دزدان دريايي ساحلي برقرار کرد و اولين شاه پرتغالي بود که يک مقام رسمي دائمي و ارثي براي منصب درياداري بوجود آورد. در سال 1317 يک اشرافي مشهور ژنوي مانوئل پسانها اولين کسي بود که به اين مقام انتخاب شد. پسانها چندين خانواده معتبر ژنوي را به پرتغال آورد که در طول زمان تأثيرات بزرگي در عصر توسعه دريايي پرتغال برجاي گذاشتند. پسر پسانها مقام درياداري پدرش را به ارث برد و به زودي دو دريادار ديگر تحت حاکميت شاه آفونسو چهارم به او پيوستند تا رشد فزاينده ناوگان سلطنتي را پوشش دهند

تحت حاکميت شاه فرديناند اول، زيبا (1345-1383) ناوگان پرتغالي شروع به حمل توپ (ابزار جنگي پرتابه اي) در طي اتحاد با کاستيل برعليه آراگون در سالهاي 1359 تا 1364 کرد. شاه فرديناند اول همچنين امتيازنامه اي در سال 1377 اعطا کرد که طي آن رشد تجارت دريايي را تشويق مي کرد. اين در تاريخ دريانوردي پرتغال نقطه عطفي بود زيرا شرکت کشتيراني بوجود آمد که تجارت دريايي را تشويق مي کرد و در دسترس بودن کشتيهاي تجاري براي پادشاه را نيز در طي جنگ تضمين مي نمود. ناوگان پرتغال در درگيريهاي متعدد شاه فرديناند اول لطمات زيادي خورد و در مجموعه اي از بحرانها، بدنبال درگذشت شاه در سال 1383، در وضعيت پرمخاطره اي قرار گرفت. برادر ناتني اش دي يوائو، که فرمانده نظامي آويس بود، در زمان اين بحرانها نايب السلطنه بود و اين موضوع يوان شاه کاستيل را برانگيخت تا به پرتغال حمله کند. ارتش شاه يوان در سال 1384 ليسبون را محاصره کرد اما پس از تحمل تلفات سنگين مجبور شد عقب نشيني کند. پرتغال به نحو بحراني به رهبري قدرتمندي نياز داشت تا به جنگ خود بر عليه شاه بلندپرواز کاستيل ادامه دهد و در سال 1385 کونتهاي پرتغالي رهبر 28 ساله آويس را به عنوان شاه يوائو اول انتخاب کردند. با حمايت پادشاهي او و متحدان انگليسيش شاه جوان ناگهان کاستيليها را در الجوبارتو شکست داد و استقلال پرتغال را در امان داشت. صلح 1411 پايداري و امنيت خاندان آويس را در تخت پادشاهي پرتغال تضمين کرد. شاه يوآئو اول سپس شروع به تقويت پادشاهي خود کرد که در صدر اين برنامه بازسازي و توسعه ناوگان سلطنتي و تجارت دريايي بود. شاه يوآئو اول همراه با همسرش ملکه فيليپا از لنکاستر صاحب شش فرزند شدند: دوارته، پدرو، هنري، ايزابل، جان و فرنائو. سه شاهزاده بزرگتر به خصوص شاهزاده هنري نقش رهبري در اکتشاف آفريقا از سوي پرتغال بازي کردند. حال که دستگاه پادشاهي استحکام يافته بود شاه يوآئو اول و فرزندانش آزاد بودند تا رهبري مهمترين برهه تاريخ پادشاهي خود را در طي دويست سالي در دست گيرند که شاهد اوج گرفتن امپراطوري تجاري پرتغال در سطح آفريقا، آتلانتيک، آسيا و آمريکا (برزيل) بود

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: