و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

جمعه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۶

سفرهای اکتشافی اروپائیان؛ فتح امپراطوري اينکا: فرانسيسکو پيزارو

فرانسيسکو پيزارو در سال 1474 در تروجيلوي اسپانيا به عنوان کودکي حرامزاده متولد شد. او فرزند آموزش نديده يک اشرافي ضعيف محلي بود. وي در سال 1502 به مستعمره اسپانيايي هيسپانيولا وارد شد و بعداً در آنجا به لشکرکشي سال 1519 پيوست که به قصد تصرف و سکونت در پاناما اجرا شد. او در آنجا زندگي نسبتاً موفقيت آميزي در پيش گرفت. در سال 1522 ملوانان زمزمه هايي از وجود يک امپراطوري ثروتمند و قدرتمند بومي در جنوب پاناما با خود آوردند. پيزارو و دو شريکش به روش شناخته شده کونکويستادور اقدام به ساماندهي سه لشکرکشي خصوصي کردند. لشکرکشي اول عوائد قابل لمسي بدنبال نداشت. در لشکرکشي دوم پيزارو به يک پايگاه شمالي امپراطوري اينکا، تومبز رسيد و در آنجا سه جوان اينکا را اسير کرد. او در نظر داشت آنها را به عنوان مترجم تربيت کند. پيزارو براي لشکرکشي سوم قراردادي با عنوان کاپيتولاسيون با پادشاهي اسپانيا تنظيم کرد. طي اين قرارداد او خود را حاکم پرو خواند و سيزده نفر از همراهيان خود را با درجه اشرافي مفتخر ساخت. در اواخر سال 1530 پيزارو با 180 مرد از پاناما عازم تومبز شد

پيزارو زماني که ناوگانش به تومبز رسيد دريافت اينکاها درگير جنگي داخلي شده اند و در نتيجه اولين موج اپيدمي آبله که به امپرطوري آنان رسيده است متحمل آسيبهايي شده اند. مشخص شد اپيدمي آبله جان امپراطور مقتدر اينکا، هواينا کاپاک و وارث سلطنتي او را گرفته است. اين خلأ قدرت يک بحران سياسي در داخل امپراطوري بوجود آورد. دو نفر از پسران امپراطور مدعي تخت پادشاهي بودند: هواسکار بوسيله دربار عالي براي حکمراني از کوزکو، پايتخت سنتي اينکا برگزيده شده بود و آتاهوالپا کنترل ارتش حرفه اي پدرش و نواحي تازه تصرف شده اکوادور و کلمبيا را در اختيار داشت. اين دو برادرخوانده به زودي درگير جنگي داخلي شدند که منجر به ويراني و غارت شهرهاي بزرگ اينکا شد، اقتصاد را به انحطاط برد و تلفات سنگين به جمعيت وارد ساخت. در اوايل سال 1532 ارتش آتاهوالپا ارتش هواسکار را شکست داد و فرمانده آن را دستگير و اعدام کرد

به طور اوليه ورود پيزارو از سوي اينکاها چيزي چندان بيشتر از ابراز کنجکاوي تلقي نشد. اينکاها متوجه خطر تسليحات فولادين و رسته هاي سواره نظام اسپانياييها نشده بودند. پيزارو و مردانش کمين گذاشتند و با موفقيت آتاهوالپا را که تصور مي کرد اسپانياييها تنها قصد حمله اي ساده به امپراطوري دارند اسير کردند. به اين ترتيب او خونبهايي به ارزش 13420 پوند طلا و 26000 پوند نقره براي آزادي خود پيشنهاد کرد. پيزارو قبول کرد و متعهد شد او را آزاد خواهد کرد. با اين حال زماني که خونبها وصول شد، شرکاي پيزارو از ترس اين که فرمانده اينکا خواهد توانست نيروهايش را که از لحاظ رواني تضعيف شده بودند دوباره متشکل کند پيشنهاد اعدام او را مطرح کردند. در نهايت پيزارو درباره خطر آتاهوالپا بر عليه مواضع خودش متقاعد شد و او را در اوت 1533 اعدام کرد. پيزارو سپس توجه خود را متوجه تاراج کوزکو، پايتخت اينکا کرد

پيزارو به طور اسمي برادر هوسکار، مانکو کاپاک را به عنوان حاکم امپراطوري اينکا منصوب کرد. او سپس نيروهاي خود را به سوي کوزکو حرکت داد تا در آنجا با کمک نيروهاي باقي مانده هوسکار با بقاياي نيروهاي آتاهوالپا ملاقات کرده و آنها را شکست دهد. در سال 1535 پيزارو وقتي تسلط خود را تحکيم نمود پايتختي جديد که امروز با نام ليما شناخته مي شود بنا نمود. به کاپاک اجازه داده شده بود تا به عنوان يک شاه نمايشي در کوزکو حکومت کند اما سواستفاده هاي اسپانياييها او را مجبور کرد تا يک شورش ناموفق را رهبري کند. پيزارو همچنين مجبور بود با تقسيمها و تقابلهاي داخلي در نيروهاي خود نيز مقابله کند. متحد اصلي او، آلماگرو اکنون به رقيب اصلي او تبديل شده بود. آلماگرو و حاميانش در نهايت در يک جنگ سخت در دشتهاي نزديک کوزکو شکست خوردند. سپس برادر پيزارو دستور اعدام آلماگرو شکست خورده را صادر کرد تا بعداً خانواده او در سال 1541 با قتل پيزارو انتقام بگيرند. در نهايت شاه چارلز اول وارد قضايا شد و کريستوبال واکا دکاسترو را به عنوان حاکم پرو منصوب کرد. او با کمک وفاداران پيزارو به بحران سياسي پايان داد

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: