و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

جمعه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۴

آمدن اسلام به جنوب آسیا 3

تأثيرات هند بر تمدن اسلامي

اگرچه تأثير اسلام بر شبه جزيره هند در اين دوره محدود بود اما پايگاه عرب در سند زمينه تماسهايي را فراهم آورد که از طريق آن تعاليم هندي مي توانست به سرزمينهاي مرکزي اسلام در خاورميانه منتقل شود. بدين ترتيب تمدن اسلامي با تواناييها و دستاوردهاي يک تمدن بزرگ ديگر غني شد. آنچه از اهميت خاصي برخوردار بود آموزه هاي علمي هنديان بود که با دستاوردهاي يونانيان به پيشروترين ملت دنياي باستان رقابت مي کرد. رياضيدانان و منجمان هندي پس از به قدرت رسيدن عباسيان در اواسط قرن هشتم به بغداد مسافرت کردند. آثار آنان درباره جبر و هندسه به عربي ترجمه شد و ابزارهاي آنان براي رصد سماوي بوسيله منجمان عرب تقليد شده و تقويت شد. اساسي تر از همه اين که متفکران عرب در تمامي زمينه ها شروع به استفاده از سيستم عددي که دانشمندان هندي قرنها پيش ساخته بودند کردند. از جايي که اين اعداد در اوائل قرون ميانه از طريق تماسهايي که اروپاييان با اعراب داشتند منتقل شد امروز اين اعداد را عربي مي خوانيم اما آنها از هند منشأ گرفته اند. به علت ارتباطاتي که بوسيله گسترش اسلام بين مراکز تمدني برقرار شد اين سيستم ثبت عددي نقطه مرکزي دو انقلاب علمي را تشکيل داد: اول آنچه که در خاورميانه رخ داد و قبلاً درباره اش بحث شد و ديگري تحولي پايدارتر و اساسي تر که ابتدائاً در اروپا و سپس در بسياري از ساير مناطق جهان از قرن شانزدهم به بعد رخ داد. علاوه بر علوم و رياضيات رسائل هندي درباره موضوعاتي متفاوت از پزشکي تا موسيقي بوسيله دانشمندان عرب ترجمه شده و مطالعه مي شد. پزشکان هندي به بغداد آورده مي شدند تا بيمارستانهاي بزرگ و مجهزي که صليبيون مسيحي آن را منبعي از اعجاب و دليلي براي غبطه يافتند اداره کنند. در برخي موارد دکترهاي هندي قادر بودند حاکمان و افراد رده بالاي عرب را که پزشکان يونانيشان اعلام کرده بودند کمکي نمي توانند بکنند درمان کنند. آثار هندي درباره سياستمداري، شيمي و کف بيني هم به عربي ترجمه شدند و باور بر اين است که برخي از داستانهاي شبهاي عربي بر مبناي داستانهاي باستاني هندي ساخته شده اند. ابزارهاي موسيقي و ملوديهاي هندي راه خود را به فهرست اجراي نوازندگان عرب باز کردند و بازي هندي شطرنج بازي مورد علاقه شاهزادگان و مردم شهرها شد. اعرابي که به سند و ساير مناطق تحت حاکميت مسلمانان مهاجرت مي کردند اغلب از سبک پوشاک و مدل موي هندي پيروي مي کردند، غذاهاي هندي مي خوردند و مانند راجه هاي هندو بر فيل سوار مي شدند. در اين دوران جمعيتهاي ديگري از اعراب در مناطق ساحلي مانند مالابار در جنوب و بنگال در شرق استقرار يافتند. اين مناطق جدا افتاده تجاري بعداً به عنوان مناطقي مرحله بندي شده که اسلام از طريق آنها به جزاير و سرزمينهاي اصلي جنوب شرق آسيا منتقل مي شود عمل خواهند کرد. مقبره آگرا که در سال 1626 در آگرا ساخته شده است، مقبره اي بديع و عالي است که از مرمر سفيد ساخته شده و با لايه اي از سنگهاي نيمه گرانبها پوشيده شده است. اين اثر نمونه اي عالي از ترکيب سبکهاي معماري و موضوعات هنري اسلامي و هندو است

تهاجم مسلمانان: موج دوم

پس از فتوحات اوليه سپاه محمد بن قاسم سرزمينهاي اندکي به پايگاه مسلمانان در شبه جزيره اضافه شد. در واقع مجادلات بين اعراب اشغالگر سند و مشاجرات با خلافاي اموي و سپس عباسي بتدريج تسلط مسلمانان را بر منطقه ضعيف کرد و منجر به بازگشايي بخشهاي پاييني دره سند بوسيله حاکمان هندو شد. عقب نشيني آهسته مسلمانان به نحو مؤثري بوسيله مجموعه جديدي از تهاجمات نظامي معکوس شد. اين حملات اين بار بوسيله يک سلسله بردگان ترک که در سال 962 قدرت را در افغانستان به دست گرفته و تا شمال دره سند را در اختيار گرفتند به مورد اجرا گذاشته شد. فرمانده سوم اين سلسله محمود غزنوي مجموعه اي از لشکرکشيها را رهبري کرد که آغازگر حدود دو قرن تهاجم مسلمانان و فتح شمال هند بود. محمود تحت تأثير ثروت افسانه اي شبه قاره و با اشتياق گسترش باور اسلامي، مکرراً شمال غربي هند را در اولين دهه قرن يازدهم مورد حمله قرار داد. او اتحاديه هاي شاهزادگان هندي را يکي پس از ديگري شکست داد و تا اعماق بيشتري از شبه قاره نفوذ کرد تا به معابد هر چه غنيتري را مورد دستبرد و غارت قرار دهد. تهاجمات محمود و جانشينانش منبع پايداري براي دشمني بين هندوها و مسلمانان در جنوب آسيا شد. محمود پس از گرفتن و غارت کردن يک معبد دولتمند هندو در سال 1008 در اين وسوسه افتاد که با استفاده از گنجينه هايي که از طريق مجموعه هاي بزرگ معابد در اختيارش قرار مي گيرد شانس خود را براي حمله اي سنگين بر عليه ايمان کفراميز هندو بيازمايد. اوج نقطه هنرنمايي او در حمله اش به معبد عظيم سومانس در گوجرات در سال 1024 بروز کرد. معبد بوسيله بيش از يک هزار روحاني هندو اداره مي شد و صدها رقاص و خواننده معبد در آن فعاليت داشتند، معبد مورد حمايت قريب ده هزار روستا بوده و از سوي حدود پنجاه هزار جنگاور مورد دفاع قرار گرفته بود. تصرف آن نقطه اوج کار محمود را به عنوان يک فرمانده جنگي و سرباز مشتاق مذهبي علامت گذاري مي کرد. بعد از لخت کردن مقبره تصرف شده از جواهرات افسانه اي و تزئينات طلاييش، محمود به پيروانش دستور داد بتهايش را نابود کنند و مجموعه پيچيده اي از مقابر و راهروهايي را که آنها را به هم وصل مي کرد و اين بتها را در خود جاي داده بود تخريب کنند. بت اصلي معبد به قطعات متعددي شکسته شد و اين قطعات در کف وروديها و راه پله هاي مساجد مسلمانان تعبيه شد تا باورمندان به طور معمول پيش از رفتن براي نماز بر آنها قدم گذاشته باشند. تحت تعقيب قرار گرفتن هندوها و بوداييان بوسيله مهاجماني چون محمود در بين مردم هند از مسلمانان شهرتي از مداراناپذيري و خشونت بوجود آورد که به طور عمده تلاش سلاطين مقتدر مسلمان و اهل مداراي بعدي را براي متقاعد کردن رعاياي هندو با اشکال مواجه مي کرد

هیچ نظری موجود نیست: