و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

جمعه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۵

سفرهای اکتشافی اروپائیان؛ مسیر دریایی به هند و واسکو داگاما

پس از مرگ شاهزاده هنري در سال 1460 رداي حمايت از اکتشاف بر شانه هاي يک شاه جديد، شاه جان دوم افتاد. شاه جان دوم از درآمدهاي ناشي از سفرهاي تجاري راضي نبود و مصمم بود يک امپراطوري مسيحي در غرب آفريقا بوجود آورد. در سال 1481 او ديوگو دازامبوجا را مسؤول بوجود آوردن اولين سکونتگاه دائمي در آفريقا کرد. براي مشخص کردن تغييرات فلسفي در سفرهاي پرتغال از مأموريتهاي تجاري به سکونت دائمي، مقرر شد مجموعه اي از ستونهاي گرانيت در سفرهاي بعدي حمل شود. بر روي هر ستون نشان سلطنتي شاه جان دوم و يک صليب مشهود بود. وقتي دريانوردان به يک منطقه که قبلاً در نقشه ها مخص نشده بود مي رسيدند آنان ستون را در ساحل قرار مي دادند و آن زمين را به نام مسيحيت و پرتغال تصاحب مي کردند. تا سال 1487 دريانوردان پرتغالي ستونهاي سنگي را تا مناطق جنوبي مانند دماغه صليب مستقر کرده بودند

دو کاپيتان مختلف تحت فرماندهي ديوگو بودند، بارتولوميو دياز و کريستوفر کلومبوس که به زودي در محدوده حقوق خود دچار بدنامي شدند. بارتولوميو دياز (1457-1500) بايستي کار مکتشفين سابق پرتغالي را ادامه مي داد و پيشرفت در بازشناسي سواحل آفريقا را پيش مي برد اما افتخار چرخش به دور دماغه اميدواري به او رسيد. دياز در سال 1487 از تاگوس حرکت کرد و در جنوب به ساحل رفت و ستوني سنگي را در دماغه اي که در حال حاضر به نام نقطه دياز شناخته مي شود قرار داد. وقتي سفر ادامه يافت باد موافق تبديل به يک طوفان شد. طوفان براي سيزده روز از سمت شمال ادامه يافت و کشتيهاي پرتغالي را تا فاصله زيادي از دماغه اميدواري رد کرد و آنها را به آتلانتيک جنوبي جايي که هيچ اروپايي قبل از آنان آنجا نبوده است برد. با فروکش کردن طوفان دياز به سمت شرق و شمال پيچيد تا اين که در خليج موسل دوباره خشکي را يافت در حالي که از اين که گوشه جنوبي آفريقا را رد کرده است اطلاع نداشت. دياز با عبور از خليج آلگو به سفر خود ادامه داد. در اين نقطه بود که خط ساحلي از شرق به شمال شرقي تغيير يافت و مشخص شد که جنوبي ترين نقطه قاره پشت سر گذاشته شده است. اين يک منطقه ثبت نشده براي ملوانان اروپايي بود و دياز به جاي اين که خود را در معرض خطر قطعي شورش خدمه قرار دهد، تسليم خواسته هاي آنان شد و مسير برگشت به اروپا را مورد ثبت قرار داد. وقتي آنان دماغه جنوبي را دوباره رد کردند دياز آن نقطه را دماغه اميدواري ناميد. نام اميدواري براي نشان دادن خوش بيني نسبت به هدف کلي که يافتن مسير دريايي به آسيا بود انتخاب شده بود. دياز در حالي به خانه بازگشت که فاصله قابل توجه 11000 کيلومتر را به سمت جنوب مسافرت کرده بود

اگر بتوان گفت بارتولوميو دياز دروازه هاي مسير دريايي به هند را يافته بود، وظيفه گشودن آن برعهده دريانورد ديگري بود. در اين ميان جنگهاي پي در پي با کاستيل و اسپانيا ( جنگ اخير تحت تأثير رقابتهاي پرتغال و اسپانيا براي تقسيم غنيمتهاي دنياي جديد در شمال آمريکا شدت گرفت) اکتشاف بيشتر را دچار تأخير کرد. علاوه بر اين کمبود سرمايه آينده دريانوردي را بوسيله پرتغاليها در خطر انداخته بود. تنها درگذشت شاه جان دوم در سال 1495 و جانشيني شاه مانوئل اول (1495-1521) جستجوي پرتغاليها را براي يافتن مسير دريايي به هند از سر گرفت

در اوائل تابستان 1497 واسکو داگاما (1469-1524) در مونتو اونوو به حضور شاه مانوئل اول رسيد و در آنجا کاپيتان سوگند وفاداري نسبت به شاه پرتغال ياد کرد و يک بيرق ابريشمي که علامت صليب رسته مسيح را بر خود داشت دريافت کرد. داگاما براي مأموريت فتح سرزمينهاي جديد گماشته نشد بلکه مأمور بود پادشاهيهاي مسيحي در شرق بيابد و دسترسي پرتغال به بازارهاي بزرگ آسيا را تضمين و تأمين کند

داگاما از ليسبون اعزام شد و سپس در جزاير دماغه ورده لنگر گرفت. از جايي که داماگا با الگوي بادهاي آتلانتيک آشنا بود او کشتيهاي خود را در يک مسير جنوبي--جنوب شرقي پيش برد تا سپس يک مسير عريض به سمت غرب در پيش بگيرد تا به جريانها و بادهايي که براي رسيدن به دماغه اميدواري (يا چيزي که خود فکر مي کرد) نياز داشت برسد. متأسفانه داگاما محاسبات اشتباهي انجام داده بود و پس از 6000 کيلومتر مسافرت در عرض نود و سه روز که در تمامي مسير خارج از ديدرس خشکي بود کشتيهايش تقريباً به دماغه اميدواري نزديک شده بودند. اين فاصله بسيار زياد که داگاما پيموده بود سه برابر بيشتر از فاصله اي بود که کريستوفر کلومبوس در اولين سفر خود به هيسپانيولا در سال 1492 طي کرده بود. مشکلات بسياري در طي اين سفر وجود داشتند: پيشرفت داگاما در امتداد ساحل جنوب شرقي آفريقا به طرز ملال آوري کند بود و برخوردهايي که با جمعيتهاي بومي انجام شده بود مشخص کرده بود که مسيحي کردنشان آنچنان که مورد اميدواري بوده است ساده نخواهد بود. با يان حال در نهايت کاپيتان پرتغالي به نوک اقيانوس هند رسيد. پرتغاليها سرانجام در آستانه بازارهاي آسيايي قرار گرفتند که سالهاي بسياري براي يافتن آنها جستجو کرده بودند. به اين ترتيب چنان که يک مورخ کي ام پانيکر اشاره مي کند دوران تاريخ آسياي واسکو داگاما آغاز شد. اين دوران دوره اي از تاريخ است که ملتهاي اروپايي به تنهايي درياها را در اختيار داشتند تا اين که ژاپن و ايالات متحده به عنوان قدرتهاي دريانوردي بزرگ در پايان قرن نوزدهم ظهور کردند

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: