و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

چهارشنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۴

طبیعت هنر اسلامی


هنر اسلامي تنها به عنوان هنري اختصاصي که در خدمت ايمان ديني باشد(به عنوان مثال مسجد و دکوراسيون داخلي آن) توصيف نمي شود بلکه هنر و معماري است که از لحاظ تاريخي در سرزمينهاي تحت حاکميت مسلمانان براي استفاده مسلمانان يا بوسيله هنرمندان مسلمان بوجود آمده است. از جايي که اسلام تنها يک دين نيست بلکه همچنين روشي براي زندگي کردن است، انديشه اسلامي با زبان هنري منحصر به فرد خود موجب رشد و گسترش فرهنگي مشخص و اختصاصي شده است که در هنر و معماري تمامي سرزمينهاي مسلمانان منعکس شده است

سرزمينهايي که به تازگي بوسيله مسلمانان فتح شده بودند داراي سنتهاي هنري از پيش موجود بوده اند و به طور اوليه حداقل در مورد هنرمنداني که تحت حاکميت امپراطوري بيزانس و ساسانيان کار مي کرده اند، ايشان سبکهاي بومي و اصيل خود را ادامه داده و در اختيار مسلمانان قرار داده بودند. بنابراين اولين نمونه هاي هنر اسلامي بر روشها سبکها و اشکالي تکيه دارد که مخلوطي از تمها و سبکهاي زيباشناسانه کلاسيک و ايراني بوده اند. حتي آثار تاريخي مذهبي که در زمان امويان بوجود آمده اند و عملکرد و معناي مشخص اسلامي داشته اند اين ترکيب از عناصر يوناني_رومي، بيزانسي و ساساني را نشان مي دهند. بتدريج تحت تأثير مذهب اسلامي و حاکميت جديد اسلامي، يک هنر اسلامي منحصر به فرد سر برآورد. اغلب حاکميت خلفاي اموي به عنوان دوره اي شکل دهنده در هنر اسلامي در نظر گرفته مي شود. يک روش براي طبقه بندي هنر اسلامي، تقسيم بندي براساس سلسله سياسي که اثر هنري در آن بوجود آمده است مي باشد. اين روش دوره بندي، مفهوم عمومي تاريخ اسلامي که با حاکميت سلسله هاي گوناگون تقسيم مي شود را دنبال مي کند. اين دوره هاي تاريخي با سلسله هاي اموي و عباسي که سرزمين وسيع و يکپارچه اسلامي را تحت حاکميت داشتند شروع مي شود و به سلسله هاي منطقه اي و قدرتمندي از قبيل خاندان صفوي، عثماني و مغول منتهي مي شود

هنر اسلامي در نتيجه گسترش جغرافيايي وسيع و تاريخ طولاني خود به نحو گريزناپذيري محدوده وسيعي از سبکهاي منطقه اي و حتي ملي را دربرمي گيرد که در دوره هاي مختلف توسعه خود تأثير گذار بوده و تغيير يافته است. با اين وجود گفتني است حتي تحت چنين شرايطي، هنر اسلامي هميشه کيفيت ويژه دروني و هويت منحصر به فرد خود را حفظ کرده است. آن چنان که اسلام تجسمي از يک روش زندگي و يک نيروي پيوند دهنده بين مردمي از قوميتها و فرهنگهاي متفاوت بوده است، هنري که بوسيله جوامع مسلمان بوجود آمده است واجد مشخصات وحدت بخش و هويت آفرين خود بوده است. چهار بخش تشکيل دهنده تزئيني عمده در هنر اسلامي عبارتند از روشهاي خطاطي، الگوهاي گياهي، الگوهاي هندسي و تصويرسازيهاي جانوري و انساني است
متن بالا ترجمه ای از این نوشته است

هیچ نظری موجود نیست: