و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

دوشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۵

جنگ صلیبی سوم - آخرین بخش

توافقات نهايي

توافق نهايي در دوم سپتامبر 1192 امضا شد. مطابق با آن اورشليم در دست مسلمانان باقي مي ماند اما زائران مسيحي مجاز بودند از آن و تمامي امکان مقدس با آزادي و ايمني ديدار کنند. شهرهاي کوچک ساحلي که مسيحيان در اختيار گرفته بودند به جز آسکالون در دست آنان باقي مي ماند. آسکالون پس از تخريب تمامي استحکاماتش به صلاح الدين بازگردانده مي شد. پنج سال صلح و آرامش در فلسطين برقرار خواهد ماند. اين مواد آن چيزي که سه سال قبل سه نفر از بزرگترين شاهان اروپايي براي آن عازم شده بودند نبود. از دست دادن بارباروسا يک تکان سوکناک بود و بي علاقگي فيليپ به فرانسويها اجازه داد با هر عذري از ادامه کار کناره گيري کنند. نيروهاي انگليسي به تنهايي براي در اختيار گرفتن مجدد شهر واقع بر تپه کافي نبود

ريچارد به خانه مي رود

ريچارد از بيماري تبدار سلامتي خود را باز مي يابد و سريعاً به آکر باز مي گردد. خواهر و همسرش شهر را در بيست و نهم سپتامبر ترک مي کنند و ريچارد در نهم اکتبر به دنبال آنان حرکت مي کند. باور عمومي بر اين است که ريچارد به بيماري دريا مبتلا شد. درياي مديترانه مطمئناً بر وفق مرادش نبود زيرا او دوباره در سلسله اي از طوفانها به ستوه آمد. او بايد در کورفو پهلو مي گرفت. آنجا خود را به شکل يک شواليه معبد در آورد زيرا او در آبهايي که بوسيله امپراطور بيزانس، يک دشمن کنترل مي شود قرار داشت. او سپس در آدرياتيک به سفر خود ادامه دادو در حوالي آکيلا کشتيش صدمه ديد. ديگر مسافرت دريايي براي او کافي بود. در تلاش براي ورود پنهاني به ساکسوني، با حفظ تغيير لباس او و چهار نفر از همراهيانش از آلپ گذشتند و وارد آلمان شدند. با اين حال او در يازدهم دسامبر در يک مهمانخانه در نزديکي وين شناخته شد و به اسيري گرفته شد. او در سرزمينهاي دوک لئوپولد از اتريش بود. همان مردي که سربازان ريچارد پرچمش را در آکر در گودالي گل آلود انداخته بودند. لئوپولد بسيار خوشوقت بود که ريچارد را به عنوان زنداني در اختيار دارد و تنها با بي ميلي شاه (انگليسي) را به امپراطور هنري ششم تسليم کرد. امپراطور خود خوشنود بود که ريچارد را به عنوان يک اسير در اختيار دارد زيرا شاه انگليس دوست برخي از بدترين دشمنان امپراطور بود. ريچارد شيردل در نهايت در ماه مارس 1194 در ازاي مقدار زيادي پول آزاد شد. او در ماه آوريل وارد انگليس شد و به زودي برادر خودسر خود را به راه آورد. اين بازگشت مشهور ريچارد است که بطرز وسيعي به افسانه هاي رابين هود و داستان آيوانهو شکل مي دهد

نتايج جنگ صليبي سوم

جنگ صليبي سوم در رسيدن به هدف اصلي خود ناموفق بود: اورشليم در دست مسلمانان باقي ماند. اين که اين ماجرا به عنوان يک شکست درنظر گرفته مي شد در رفتارهاي اروپائيان مشهود است: هنري ششم خيلي زود براي جنگ صليبي جديدي که در سال 1196 آغاز مي شد برنامه ريزي کرد. در آستانه شروع فعاليتهايش در اين زمينه هنري درگذشت و آلمان درگير جنگي داخلي شد. اما رهبري جنگ تقريباً به زودي بوسيله پاپ جديد، اينوسنت سوم برعهده گرفته شد. انگليسيها و فرانسويها چنان درگير مشغوليتهاي خود درباره منازعات خود با يکديگر بودند که هيچ تلاش جديدي از اين بخش صورت نپذيرفت. با اين حال جنگ صليبي سوم از يک جنبه مهم موفقيت آميز بود: اين جنگ بخشهاي خاورميانه اي حکومتهاي مسيحي لاتين را حفظ کرد. دفاع دلاورانه کونراد مونفراتي از تاير بدون نيروهاي کمکي از غرب تداوم نمي يافت و به انجام نمي رسيد. و تهاجم ديوانه وار گوي برعليه آکر هيچ وقت بدون اين سپاهيان توفيق نمي يافت. در نتيجه جنگ صليبي سوم اوترمر (بخش خاورميانه اي حکومتهاي مسيحي لاتين) بصورت باريکه اي از شهرهاي امتداد ساحلي در لبنان و فلسطين حفظ شد و به عنوان پايگاهي براي تلاشهاي آينده در جدال بر سر اورشليم مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر اين پيروزيهاي اين لشکرکشي به عنوان عنصر اساسي ضدتعادلي در برابر پيروزيهاي اوليه صلاح الدين عمل کردند و باعث شدند آنچنان که با پيروزيهاي اوليه اش به نظر مي رسيد ديگر پس از جنگ صليبي سوم قدرتي شکست ناپذير به نظر نيايد. جنگ صليبي سوم همچنين منتهي به در اختيار گرفتن قبرس از سوي نيروهاي لاتين شد. اين جزيره بخش مهمي بود که به اوترمر اضافه شد و به دوام ساير بخشهاي آن کمک کرد. در اختيار گرفتن آن نه تنها از اين جهت که ايالت صليبي جديدي بوجود آورد اهميت داشت بلکه از اين جهت که از دست يونانيان خارج شد نيز مهم بود. با اشغال قبرس ديگر امپراطوري بيزانس نمي توانست از راه دريا انطاکيه را تهديد کند. صليبي سوم همچنين باعث تولد فرقه جديدي از شواليه ها با نام توتونيک شد. اين تشکيلات نظامي در آکر از بازماندگان صليبيون آلماني بوجود آمد. آنها هيچ وقت در سرزمينهاي مقدس اهميتي به اندازه اهل معبد و مهمان نوازان (دو دسته شواليه ها) نداشتند اما هميشه بخشي از نيروي موجود بودند و تا سال 1291 در منطقه حضور داشتند. با اين حال شواليه هاي توتونيک در فتح اسلاوهاي بالتيک و تاريخ لهستان، ليوني و ليتواني نقشي فوق العاده مهم بازي کردند. در نهايت اين که جنگ صليبي سوم با شکست در بازپس گيري اورشليم، آغاز چهل سال جنبش صليبي تقريباً مداوم اروپا را مشخص مي کند. اين تحرکات هيچ کدام پيروزيهاي بزرگي بدنبال نداشتند و البته هيچ کدام حتي کم اهميت ترين پيروزيهاي ميدان نبرد را که ريچارد به آن دست يافته بود به دست نياوردند

اين نوشته ترجمه اي از اين 3 متن است: يک و دو و سه

هیچ نظری موجود نیست: