و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۶

سفرهای اکتشافی اروپائیان؛ فتح امپراطوري آزتک: هرنان کورتس

اولين امپراطوري بزرگ آمريکايي که به دست اسپانيا افتاد امپراطوري آزتک بود. امپراطوري آزتک سابقه چندان طولاني نداشت و از حدود قرن چهاردهم شکل گرفته بود اما با اين وجود طي تاريخ موجوديت خود گسترش فراواني يافته بود. زماني که اسپانياييها در حاشيه جنوبي دره مکزيک ظاهر شدند اين امپراطوري هنوز در حال گسترش و توسعه بود. تنوچتيتلان، پايتخت آزتک مجموعه اي باشکوه از شهرها، درياچه ها و مجاري آبي بود که به عنوان مرکزيت تمدن آمريکاي مرکزي ايفاي نقش مي کرد

تهاجم اسپانيا به مکزيک بوسيله ديه گو ولاسکه، حاکم اسپانيايي کوبا آغاز شد. تا اوائل قرن شانزدهم پايگاه اسپانيا در کوبا در منجلاب مشکلات گرفتار شده بود. مشکل به سادگي ناشي از کمبود زمين و کمبود برده بود در حدي که قادر نبود نيازهاي جمعيت فزاينده اروپايي را برآورد. بنابراين ولاسکه بين سالهاي 1516 و 1518 ناوگانهايي به سمت يوکاتان و خليج مکزيک فرستاد تا مأموريتهاي شناسايي در نواحي اطراف به انجام برسانند. هرچند اين سفرها منجر به راه حلي فوري براي حاکم کوبا نشد اما نشانه هايي وجود داشت که يک تمدن ثروتمند جايي کمي دورتر از دسترس اسپانياييها وجود دارد. ولاسکه که درباره احتمال يافتن منبع اين ثروتها شيفته و مشتاق شده بود هرنان کورتس را مأمور سياحت، تجارت و جستجو براي اسراي مسيحي در يوکاتان کرد

هرنان کورتس پس از آن که مدت کوتاهي قانون خواند و به طور اتفاقي از چنگ يک شوهر متعصب گريخت، در سن نوزده سالگي اسپانيا را ترک کرد. او از روابط شخصي خود براي رسيدن به رتبه انکوميندا استفاده کرد. مدتي بعد حاکم محلي ديه گو ولاسکه را تحت تأثير قرار داد و در طي لشکرکشي براي فتح کوبا در سال 1511 به عنوان منشي او اجراي وظيفه کرد. فعاليت قابل قبول کورتس او را گزينه کاملي براي لشکرکشي سوم حاکم به سوي سرزمينهاي اصلي کرد. اما بلندپروازي و جذابيت شخصي کورتس ولاسکه را درباره وفاداري او مشکوک ساخته بود. ولاسکه براي عزل کردن او از فرماندهي ناوگان نقشه مي کشيد ولي کورتس به اين موضوع پي برد و به سرعت ناوگان را آماده کرد تا در هيجدهم فوريه 1519 به مقصد سرزمينهاي اصلي آمريکا عازم شود

کورتس با چند دستگاه معدود از توپخانه، 16 اسب سوار و حداکثر 400 سرباز پياده که از سفيدهاي فقير کوبا سربازگيري شده بودند به ساحل خليج نزديک شد. او زماني که به آنجا رسيد با بنا ساختن شهري به نام ويلا ريکا دلا ورا کروز قيموميت ولاسکه را انکار کرد زيرا اعضاي تازه انتخاب شده شوراي شهر (کابيلدو) او را به عنوان رياست کارگزاري اجرايي شهر برگزيدند. کورتس سپس دستور داد تا ناوگان کوچکش نابود شود تا افراد تحت حاکميت خود را براي پذيرفتن اقتدارش متقاعد کند. کورتس علاقه اي به سياحت کردن، تجارت کردن و يافتن اسراي مسيحي نداشت. بلکه هدف او چيزي کمتر از فتح مکزيک نبود. او به شاه چارلز پنجم نامه نوشت و از او خواست عنوان رياست کارگزاري ويلا ريکا دلا ورا کروز را که او بر خود نهاده بود مورد تأييد قرار دهد. او همچنين براي شاه درباره رفتارهاي غيرالهي جمعيت بومي توضيح داد و علاقه خود را براي جنگي عادلانه بر عليه حاکم شيطاني بوميان اعلام کرد. کورتس زماني که از ثروت آزتکها مي نوشت از علاقه مندي خود به آن سخني نگفت و مدعي شد که او اين سرزمين را مي خواهد به نام مسيحيت و پادشاهي اسپانيا فتح کند. کورتس که متقاعد شده بود رفتارهايش به خوبي اقداماتي را که تاکنون انجام داده بود توجيه خواهد کرد از راه خشکي عازم پايتخت مکزيک شد

کورتس براساس توصيه دو مترجم بومي خود، جرونيمو آگيلار يک بازمانده از يک سانحه کشتيراني و ماليتزين يک زن بومي که با هر دو زبان مايا و ناهوتلا سخن مي گفت، در صدد يافتن متحداني از مردم بومي برآمد که پيش از اين با آزتکها دشمني داشته باشند. کورتس سربازان خود را در مسيري هدايت کرد که براي هرچه بيشتر سربازگيري کردن از بين داوطلبان و حاميان محلي براي سپاه اسپانيايي طرحريزي شده بود. کورتس به زودي از حمايت سمپوآلان ها و تلاکسکالان ها برخوردار شد. اين لشکر با برخورداري از حمايت قوي گروههاي محلي متعدد که به عنوان متحد عمل مي کردند و چندين مترجم و راهنما سفر سيصد کيلومتري خود را که بيشتر از مناطق صعب العبور تشکيل مي شد طي 3 ماه کامل کرد. در حالي که لشکر به حومه هاي شهر پرجمعيت تنوچتيتلان مي رسيد باور عمومي بر اين بود که کورتس از نوادگان کتزالکوتلين، خداي سفيدپوست مورد پيشگويي آزتکها مي باشد. پيامبر آنان گفته بود که کتزالکوتلين مکزيک را در قرن دهم ترک کرده است اما زماني از شرق بازخواهد گشت تا حاکميت خود را بر آزتکها تجديد کند. امپراطور آزتک، موکتزوما ورود کورتس را به عنوان به وقوع پيوستن اين پيشگويي تلقي کرد و با اهدا کردن هداياي گرانقيمت به اسپانياييها، از گروه به گرمي پذيرايي نمود

پس از ملاقات اوليه درباري با موکتزوما روابط بين اسپانياييها و آزتکها به سرعت رو به وخامت نهاد. کورتس شايد از ترس اين که همراهيانش ممکن است قربانيان انساني بعدي در معبد آزتکها باشند موکتزوما را به اسارت گرفت. اين اتفاق آزتکها را وادار به متابعت نمود و آنها شروع به جمع آوري اموال به عنوان خونبهاي امپراطور نمودند. در اين ميان کورتس پايتخت را براي مقابله با لشکري که از سوي ولاسکه براي بازداشت کردن کاپيتان نافرمان اعزام شده بود ترک کرد. پس از مطيع کردن نيروهايي که بوسيله ولاسکه گسيل شده بودند کورتس به تنوچتيتلان بازگشت و متوجه شد سربازان اسپانياييش جمعيتي را در يک مراسم مذهبي قتل عام و خلع سلاح کرده و موجب شورش عظيمي شده اند

کورتس به زنداني سابق خود، موکتزوما روي آورد و در اين اميد بود که ديدن امپراطور جمعيت خشمگين را آرام خواهد کرد. متأسفانه موکتزوما از ناحيه سر بوسيله سنگي مورد حمله قرار گرفت و سه روز بعد درگذشت. تنها گزينه کورتس عقب نشيني به سرزمينهاي تلاکسکالان بود اما در طي اين عقب نشيني گروه متحمل تلفات سنگيني شد. اسپانياييها بعد از اين که دوباره سازمان يافتند و بوسيله دشمنان آزتکها به نحو قابل توجهي تقويت شدند در سال 1521 براي محاصره کردن تنوچتيتلان بازگشتند. اسپانياييها و متحدانشان شهر را در محاصره گرفتند و مانع از تردد آب و غذاي اهالي شهر شدند. شيوع آبله بيش از پيش مدافعان شهر را تضعيف کرد. کورتس در نهايت نيروهاي خود را به داخل شهر کشيد و تمامي ساختمانهاي آزتک را ويران ساخت به نحوي که به زحمت اثري از اين شهر بزرگ برجاي ماند

مديريت مناسب کورتس درباره اموال اسپانيا در آمريکا تضمينگر اين موضوع بود که مکزيکوسيتي که بر ويرانه هاي تنوچتيتلان ساخته شد، ابرشهر آمريکاي اسپانيايي باشد. کورتس به اين اميد بود که موفقيتش، نافرماني او را از دستورات ولاسکه در چشم پادشاهي جبران کند. حق با او بود و با اين موفقيت داراييهايي به او رسيد و عنوان اشرافيت و شهرت به دست آورد. پس از شکست آزتکها قدرت اسپانيا به سرعت در سرزمينهاي آزتک گسترش يافت. اقدام موفق کورتس يکي از معدود الحاقات سرزميني و دارايي به امپراطوري اسپانيا بود که بوسيله يک شخص واحد صورت گرفته بود

اين نوشته ترجمه ای از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: