و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

جمعه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۴

انقلاب کشاورزی مسلمانان 1

کتابهاي پزشکي گياهشناسي از سحرگاه تمدن وجود داشته اند. آثاري از مصر، بين النهرين، چين و هند سنتي را منعکس مي کنند حتي قبل از کشف خط موجود بوده اند. قابل ذکر است که هيچ شاهدي از چنين سنت باستاني در غرب موجود نيست. در زبان يوناني اولين نوشته درباره گياهان دارويي در سده سوم پيش از ميلاد بوسيله ديوکلس از کاريستوس نوشته شده است. کراتئوس در قرن اول پس از ميلاد کار او را ادامه داد. تنها اثر قوام يافته بازمانده در اين زمينه بوسيله پدانيوس ديوسکوريد از آنازاربا در سال 65 پس از ميلاد نوشته شده است. او تنها شخصيت شناخته شده بين گياه شناسان يواناني و رومي است. اولين رساله نوشته شده در غرب که به موضوع کشاورزي مي پردازد تنها پس از سقوط کارتاژ نوشته شد. اين کتاب يک دايره المعارف رومي بود که بوسيله کاتو (234-149 قبل از ميلاد) نوشته شد. اين اثر درباره پزشکي و کشاورزي قديميترين نثر لاتين مي باشد. در هر حال با تجزيه امپراطوري روم پايداري دنيايي که در آن چنين آثاري تأليف مي شدند به پايان رسيد. در مناطقي که ديگر اقتدار امپراطوري برقرار نبود، جايگزيني اتفاقي آن بوسيله شکل اوليه اي از فئوداليسم پايداري مختصري فراهم ساخت. تعارضات براي مالکيت زمين در هر جايي ممکن بود رخ دهد. تمدن در آستانه سقوط بود و توسعه متوقف شده بود. اين وضعيت ملال انگيز تا ظهور اسلام (قرن هفتم پس از ميلاد) ادامه داشت. در سال 711 ميلادي، در طي يک قرن از استقرار اسلام، مناطق تحت نفوذ مسلمانان به چنان توسعه اقتصادي قدرتمندي دست يافتند که قادر بود ثروت و رفاه لازم را براي عهده دار شدن وظيفه حفاظت از مناطقي به وسعت کوهپايه هاي پيرنه تا جبهه هاي چين فراهم نمايد. به کارگيري گسطترده نيروهاي انساني نخبه، عاملي اصلي در شکل گيري چنين توسعه اي بود و اين خود منجر به شکوفا شدن فرهنگ و تمدن در دنياي اسلام شد. اين تمدن عليرغم تهديدهاي مداوم خارجي و اختلافات داخي چنان شتابي داشت که دستاوردهاي عظيمي در کشاورزي پزشکي و علم بدست آورد. بدين ترتيب گستروه وسيعي از مواد خام و ابزارهاي تبديل کننده آنها براي درمان بيماريها و اشکال تقويت شده غذايي در دسترس قرار گرفتند

جنبش عظيم کشاورزي تا حدود زيادي نتيجه حمايت از ايجاد شبکه هاي وسيع مجاري آبرساني از سوي دولت مرکزي بود. در شرق نزديک نتايج خوبي بدست آمد. ولي در غرب شرايط چندان تضمين شده نبود. در شبه جزيره ايبريان زندگي اقتصاد کشاورزي در سطوح نازلي قرار داشت. در واقع فعاليتهاي کشاورزي بر اساس نژاد تقسيم شده بود. اشراف گله دار ويزيگوت با حرص تمام از منابع خود حفاظت مي کردند در حالي که مردم بومي که رعيت آنان محسوب مي شدند گندم، جو، انگور، روغن زيتون و انواع محدودي از سبزيجات را توليد مي کردند. تمامي اين اقلام از طريق شاهان پيشينشان، روميها به ايشان به ارث رسيده بود. به اين ترتيب تنها ارتباط بين اين دو دستگاه لزوم پرداخت ماليات و خراج بود. وقتي مسلمانان اين منطقه را در اختيار گرفتند اين نياز بوجود آمد که گياهاني که بايد کشت شوند مشخص شوند. خوشبختانه گستره گياهي اعراب وسعت زيادي داشت و به سرعت رشد مي کرد. طي گسترش سرزمينهاي اسلامي مسلمانان با گياهان و درختاني برخورد کردند که پيش از آن برايشان ناشناخته بودند. بطور همزمان بازرگانانشان طي سفرهاي متعدد خود با خود گياهان، دانه ها و ادويه هاي خارجي همراه مي آوردند. بسياري از محصولات ارزشمندتر از قبيل نيشکر موز و پنبه به مقدار زيادي آب يا لااقل يک فصل پرباران نياز داشتند. بدين ترتيب براي کشت آنها تشکيلات آبياري مصنوعي گسترده اي مورد نياز بود. در واقع مسلمانان با آبياري مصنوعي آشنايي بيشتري نسبت به دستگاه چرخش سالانه محصولات داشتند. اين سيستم در سرزمينهاي سردتر اروپايي که بايد يک سال از هر 3 تا 4 سال بابت آيش زمين را رها مي کردند تا دوباره مناسب کشت شود کاربرد بيشتري داشت. سيستم آبياري مصنوعي اين نياز را بوجود مي آورد که آب بوسيله دستگاههاي مختلف بالا آورده شود تا جريان ثابتي از آب در تشکيلات برقرار باشد. يک ابزار مناسب براي به انجام رساندن اين امور به شکل نوريا بود که اقسام گوناگون آن موضوعي است که خود شايسته مطالعه اختصاصي خود مي باشد. بدين ترتيب نوريا پايه سيستمهاي آبياري پيچيده اي شد. استفاده از نورياها به زودي به حدي گسترش يافت که در بعضي مناطق سيستم آبياري بخشي از اموال حکومتي شد تا توزيع عادلانه آن تضمين شود. در منطقه والنسيا به تنهايي حدود 8000 نوريا ساخته شد تا نيازهاي کاشت برنج را فراهم کنند. محاسبه صحيح سطوح امري اساسي بود و اين کاري بود که جانشينان روميها با زنجيره هاي عددي منحصر به فرد خود قادر به سرانجام رساندنش نبودند. اما مسلمانان اين برتري را داشتند که از پيشرفتهاي رياضي برخوردار بوده و از طريق مثلثات قادر بودند ارتفاع را به درستي محاسبه کنند. مسلمانان وقت خود را براي آزمونهاي اتفاقي کشاورزي تلف نمي کردند بلکه با آموختن اين که چگونه خاکهاي مناسب را شناسايي کنند و از طريق تسلطشان در تکنيکهاي پيوند دادن گياهان و درختان به بيشترين برون ده کشاورزي دست يافتند. آثار نوشتاري و سنتهاي شفاهي مردمان باستان به نحو دردآوري در ابعادي محدود ثبت شده بودند در حالي که تبادل نظر بين متخصصان فن به نحو افزايش يابنده اي برقرار مي شد به نحوي که در تمامي شهرهاي عمده کتابخانه ها پر از آثار آموختني درباره کشاورزي بودند

هیچ نظری موجود نیست: