و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

دوشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۵

مطلب ویژه نوروزی_مشارکت مسلمانان در پیشرفت موسیقی

تأثير مسلمانان بر احياي موسيقي در اروپا در دوره هاي ابتدايي چون دوره امپراطوري کارولينيان قابل تشخيص است. شارلمان کوشيد با بغداد و کوردوبا هم چشمي کرده و با آنها رقابت کند. او نيز دانشمندان را از اطراف و خارج مرزهايش به دربارش فراخواند و مدارسي برپاساخت. اين احياي فکري عمدتاً با مديريت سه دانشمند تأثيرگذار پيش رفت: تئودولفوس (وفات 821) کلوديوس (وفات 839) و آگوباردوس (وفات 840) همگي از جايي که از گاتها بودند و در اسپانيا يا جنوب فرانسه متولد شده يا آموزش ديده بودند با تعاليم مسلمانان ارتباط داشتند. شخص مشهوري چون شانسون دژسته فاش کرده است شارلمان علاوه بر رفاقتي که با خليفه عباسي، هارون الرشيد داشت، هفت سال در اسپانيا گذرانده است

بنا بر برخي منابع پپين و شارلمان (قرن نهم) تا حدي استفاده از موسيقي کليسا را با معرفي برخي آلات موسيقي عربي گسترش دادند. شلزينگر اطمينان مي دهد که اين ابزارها از اسپانيا يا سيسيلي آمده اند. اين بانو اشاره مي کند که آلات موسيقي که در اوانجلاريوم در کليساي سنت مدارد (قرن هشتم) و لوتير، اوريوم و لابيو نوتکر سالترز (قرنهاي نهم و دهم) نقاشي شده اند همگي ابزارهايي شرقي هستند و محصولي از تمدن مصر يا ساير تمدنهاي قديمي آسيايي مي باشند که عمدتاً از طريق مسلمانان در اروپا پراکنده شده اند. با اين حال تا قرن يازدهم بود که جريان دانش مسلمانان که شامل موسيقي نيز مي شد به اوج خود رسيد

مراوده اجتماعي اقتصادي بين مسيحيان و مسلمانان اسپانيايي و ساير مسيحيان اروپايي منجر به پراکندگي و گسترش تعاليم و هنر اسلامي در سراسر اروپا شد. تأثير موسيقي مسلمانان بر موسيقي و آداب و رسوم اسپانيايي و پرتغالي به خودي خود روشن است و نيازي به مستندي ندارد. منابع و ادبيات گسترده اي درباره نفوذ عميقي که تحت تأثير هشتصد سال حاکميت مسلمانان، زندگي فرهنگي و هنري اين دو ملت را شکل داده است موجود است. شايد اولين نمونه از اين تأثير در مجموعه کانتيگاي سانتا ماريا يافت شود. اين مجموعه حدود سال 1252 و با دستور آلفونسوي دهم، ال سابيو، شاه کاستيل و لئون سروده شد و مرکب از 415 ترانه مذهبي است. اين ترانه ها اولين آثار ادبي هستند که با ريتم موسيقيايي اصلي خود و به زبان گاليسيان حفظ شده اند. مطالعات دقيق درباره ساختار و شکل آنها به اين نتيجه رسيده است که آنها مستقيماً الهام گرفته از موسيقي عربي هستند. سيصد و سي و پنج مورد آنها غزل هستند. چيس دريافته است که الگوي ملوديک در کانتيگاها به طرز نزديکي از اشکال سبکهاي فرانسوي ويرلايي و روندو تبعيت مي کند. آپل سبک ويرلايي را به منبعي اسپانيايي (آندلسي) مرتبط مي داند و پلنکرز اثبات کرده است که اين سبک ملهم از ترانه هايي که با نام المواشهات شناخته مي شوند مي باشد. گوتات دريافته است که شکل شعري مواشهات و غزل در تعداد زيادي از آثار سبکهاي بالاد و رودو از قرن سيزدهم در مناطق شمالي فرانسه يافت مي شود. يک نمونه ترانه آليز زيبا در نمايشنامه رابين و ماريون از آدام لبوسو (قرن سيزدهم) است

نتايج مشابهي را در بررسي کانتيگاهاي آميگو، کانسيونرو دپالاسيو و شانسونيه آرسنال (سنت جرامين دپرس) بدست آورد. در واقع به باور عمومي دانشگاههاي غربي براي توضيح درباره ظهور غزل در غرب آن را تنها مي توان به مواشهه آندلسي نسبت داد که در نظر برخي متخصصان فن خود از شعر رم باستان با ساختاري مشابه سرچشمه گرفته است. اين ادعاي اخير هيچ وقت اثبات نشده است زيرا اعراب خود هميشه از بابت استعدادهاي شعري و ابداعات ادبي شهره بوده اند

از اولين حوزه هاي ديگري که تأثيرگذاري مسلمانان احساس مي شود در ترانه هاي محبوب و پرطرفدار تروبادورها بروز يافت. اين شاعران آهنگين قرون ميانه نوازندگان و خوانندگاني بودند که عمدتاً در منطقه لانگ دوک در جنوب فرانسه و نيز شمال اسپانيا و ايتاليا پراکنده بودند. شواهد رو به تزايدي وجود دارد که تروبادورها تحت تأثير شعر و موسيقي آندلوسي بودند. در اين باره مستندي از شعرسرايي گيلوم نهم از پواتيه (1071-1127) که يک تروبادور مشهور ايالتي بود، کاملاً روشن است. لوي پروونکال در مطالعه خود گفته است چهار بيت عربي اسپانيايي که بطور نسبي يا کامل در دست نوشته گيلوم کپي شده است يافته است. در اين باره ارتباط با مسيحيان از طريق چندين هزار اسير مسلمان که شامل زنان و دختران جوان مي شدند و بخصوص پس از سقوط بالباسترو به نورماندي، بورگونيه، پروونس آکيتين و ايتاليا برده شدند به انجام رسيد. برمبناي منابع تاريخي گيلوم هشتم پدر تروبادور گيلوم نهم صدها زنداني مسلمان را به پواتيه آورد. احتمال دارد گيلوم نهم بسيار از برخي از اين زندانيان که پدرش به عنوان خدمتکار نگه مي داشت آموخته باشد. پاپ الکساندر دوم نيز از اين جهت که بيش از يکهزار زن مسلمان را به ايتاليا آورد مشهور است. ترند مي پذيرد که تروبادورها شکل احساس و حتي موضوع شعرسرايي خود را از مسلمانان آندلسي گرفته اند

تروبادورها تمهاي آندلسي را مانند پاکدامني، عشق آسماني و تعالي زن در اشعار اروپايي وارد کردند. چنين تمهاي گرانقدري قبل از سبک آندلسي در اشعار غربي يافت نمي شوند. نلي مي پذيرد که مردم اروپاي قرن دهم از جمله پروونس گونه هاي جديدي از لذت و عشق عطوفت آميز و مشفقانه را از اعراب آموختند. و اين برخلاف آداب مرسوم دزدي، تجاوز جنسي و کشتار بود که بقيه اروپا را در آن دوران در مي نورديد. او تمام ذهنيت خود را با اين عبارت خلاصه مي کند: ما تمام آنچه را که در آداب خود افتخاراميز مي يابيم بدهکار شرق و مسلمانان اسپانيا هستيم

در واقع تأثيرگذاري تمها و اشعار آندلسي حتي تأثيري اساسيتر و مشخصتر از اين داشته اند. آنها راه را براي تغيير رويکردها و اخلاقيات که بذرهاي اساسي رنسانس بوده اند باز کرده اند. اسلام پدر يگانه محوري که خود در مسيحيت هم غالب است برعليه چندمحوري که از پيش موجود بود جنگيد و در برابر بنيان در حال تغيير مسيحيت که خداوند يگانه را با سطوح حدواسطي از درجات سنتها و روحانيون جانشين کرده بود موضعي روشن اتخاذ کرد. اين يگانه محوري روح بنيادي تزکيه نفس و بعدها روح آزاد بود که در سرزمينهاي جنوبي اروپا در همسايگي خلافت مسلمان گسترش يافت. اغلب تروبادورها به تبعيت از نوازندگان ايبرياني اعتقاد به تزکيه نفس داشتند. مريم (سلام بر او باد) موضوع حقيقي ترانه ها و اشعار تروبادورهاي اسپانيايي و فرانسوي و نيز تروواتوري ايتاليايي شد. ترانه هاي کانتيگا نمونه اي عالي از موسيقي تهذيب شده دربار ارائه مي دهند که کملاً منفک از مناجات نامه ها هستند. بعداً اين اشعار پيغامي معنوي براي احيا با خود داشتند که در دوره منازعات سياسي خشونت آميز و عدم اعتماد به دستگاه فاسد روحانيت مستقيماً مردم را خطاب قرار مي دادند. اين دوره اي است که لودها به عنوان مجموعه اي از اشعار در ستايش خداوند در قرن سيزدهم به اوج خود رسيدند. از اين زمان به بعد است شواهد تأثير مواشهات و غزليات يافت مي شوند. از اين ميان از لودهاي فرانسيسکن جاکوپون داتودي (قرن سيزدهم) و ترانه هاي متعددي از فروتولا و ساير ترانه ها ايتاليايي قرن چهاردهم تا شانزدهم مي توان نام برد. گوتات و اخيرتر از او پاکول چيک تأثير دستگاه موسيقيايي نوبه مراکش را بر موسيقي تروبادورها و تروورها نشان داده اند. تا همين اواخر ريتمهاي نوبه با پنج ضرب و نيم گامهايشان بر موسيقيدانان اروپايي تأثيرگذار بوده است. يک نمونه کاميل سنت سائن (1835-1921) موسيقيدان فرانسوي و از مؤسسان جامعه ملي موسيقي (1874) است. او صحنه ها و تمهاي شمال آفريقايي و آندلسي را در بسياري از آثار خود به عنوان مثال در اپراي سامسون و دليله (1868) و در سوييت الجزايري (1879) استفاده کرده است

ارتباط اسپانيايي نقش ديگري نيز در گسترش تأثير مسلمانان به دنياي جديد که با آمريکاي لاتين شروع شد بازي کرد. مهاجرت اعراب اسپانيايي به آمريکاي لاتين دانش و هنر اندلسي آنان را از جمله موسيقي به اين قاره جديد منتقل ساخت. موسيقي و ملوديهاي ضرياب در ترکيب با سنتها و ريتمهاي بومي موجب ظهور تعدادي سبکهاي موسيقي و ريتمهاي رقص مشخص آمريکاي لاتين شد. مثالهايي از اين موارد شامل اين موارد مي شود جارابه از مکزيک، لا کويه کا و لا تونادا از شيلي، ال گاتو، ال اسکونديدو، ال پريکون، لا ميلونگا و لا چاکاره را که در آرژانتين و اوروگوئه گسترش يافتند، لا سامبا و لا بايائو در برزيل، لا گواجيرا و لا دانزون از کوبا. بسياري از اين سبکهاي موسيقيايي بنياني فلامنکو داشتند. فلامنکو خود به خاطر ارتباط عربي که دارد مشهور است. طبق نظر بلاس اينفانته، فلامنکو از لغت عربي فله منگو که لغتي ترکيبي است که براي توصيف عده اي از گردشگران روستايي مورد استفاده قرار مي گيرد سرچشمه گرفته است. فرضيه چنين است: وقتي مسلمانان اسپانيايي که اغلب آنها کشاورز بودند براي نجات جان خود، يا گريز از تعقيب و تبعيد ناخواسته از خانه هايشان بيرون رانده شده بودند در بين ژيپسيها پناهنده شدند، فله منگو را بوجود آوردند. آنها که اکنون به شکل ژيپسيها در آمده بودند مي توانستند به فعاليتهاي فرهنگي و مراسم خود که شامل خوانندگي هم مي شد بازگردند. طبق نظر اينفانته چنين بود که فلامنکو شروع به رشد کرد

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: