و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

جمعه، دی ۰۱، ۱۳۸۵

سفرهای اکتشافی اروپائیان؛ مقدمه

در اوائل قرن پانزدهم کشورهاي داراي ناوگان دريايي در اروپا، از طريق برنامه اي از اکتشافات طويل المدت و سازماندهي شده آمادگي گستراندن تأثير خود را بر ساير بخشهاي جهان داشتند. در برخي موارد انگيزه اکتشاف سود بود و در مواردي ديگر، اکتشاف به خاطر علاقه مندي به جستجو براي کسب اطلاعات از دنيايي بود که اروپائيها در آن مي زيستند انجام مي شد. ديگران نيز رفتارهاي خود را به عنوان اقداماتي منطقي در جهت گسترش دامنه جنگهاي صليبي بر عليه مسلمانان توجيه مي کردند

هرچند اروپا تا حدود زيادي يک قاره خوداکتفا بود اما اروپائيان به کالاهاي تجملاتي که مدتها بود از جانب شرق (ايران، هند، چين و غيره) بوسيله بازرگانان آورده مي شدند علاقه پيدا کرده بودند و نياز آنان به تأمين منابع نسبت به سالهاي 1250 بسيار فراتر رفته بود. وسوسه منافع تجارت پنبه، پشم، سنگهاي قيمتي، ادويه هاي جالب توجه و بردگاني که مورد تجارت قرار مي گرفتند، اروپائيان را بر آن داشت تا راه بهتري براي دسترسي مستقيم به اين کالاها بيابند. بازرگانان اروپايي و شرقي مسيرهاي تجاري زميني از طريق آسياي مرکزي برقرار ساخته بودند که به عنوان پيوند مستقيم با اين کالاهاي ارزشمند عمل مي کرد اما حتي مسيرهاي تجاري زميني منطقه اي هم خطرناک و پرهزينه تلقي مي شدند

تا قرن سيزدهم اروپائيان سيستم تجارت دريايي پيچيده اي بوجود آورده بودند که شامل دريانوردي در درياي مديترانه، درياهاي شمال و بالتيک و امتداد قابل عبور ساحل اروپاي غربي مي شد که بين اينها قرار داشت. اين وضعيت تجارب و اطلاعات فناوري دريانوردي بيشتري در اختيار اروپائيان قرار داد. گاليهاي بزرگ مديترانه که به خاطر قابليت حرکت پذيري خود مشهور بودند با کشتيهاي مدور و مستحکم درياي شمال و درياي بالتيک ترکيب شدند. اين موضوع منجر به ظهور دسته جديدي از کشتيها شد که قادر بود در برابر تنوعي از شرايط دريايي مقاومت کند و در عين حال بارهاي بزرگي جابجا کند. اين کشتيهاي جديد به ماجراجويان اروپايي که به دنبال تجارت ارزان قيمت تر و عملي تر دريايي با شرق بودند کمک قابل توجهي کردند

شرق قرنها براي غرب يک تصوير غني بود. ميراث تمدنهاي روم و يونان باستان که تماسهاي تجاري و سياسي منظمي با هند و چين (سلسله هان) داشتند الهامبخش اروپائيان قرنهاي چهاردهم و پانزدهم شد تا براي برپايي امپراطوريهاي شرقي خود تلاش کنند. به عنوان مثال امپراطوري اسکندر کبير متشکل از سرزمينهايي هم در يونان و هم در هند بود و بدين ترتيب به طور عمده اي تماس بين اوراسياي غربي و شرقي را تسهيل مي کرد. پيوندهاي بين اروپائيان و آسياييها در نتيجه فتوحات بربرها در چين، هند و اروپا در قرنهاي چهارم و پنجم مختل شده بود. در قرن هشتم اسلام شمال آفريقا، مديترانه شرقي، اسپانيا و فرانسه را ضميمه خود کرد و تخاصم را بين پادشاهيهاي مسيحي و مسلمان شعله ور ساخت. اين موضوع منجر به قطع مسيرهاي تجاري به سمت شرق شد. براي قرنها تنها اطلاعات اروپا درباره شرق محدود و اغلب دست دوم بود. بازرگاناني مانند مارکو پولو همراه با جستجو براي راههاي تجاري جديد، اطلاعات ارزشمندي درباره شرق خوشه چيني مي کردند. اروپائيان بوسيله گزارشات سفرهايي مانند ماجراهاي مارکو پولو بسيار هيجان زده مي شدند و براي برقراري مجدد مسيرهاي خود به سمت ثروتهاي شرق مصمم مي شدند. براي اين کار اروپائيان شروع به ساختن مفهومي به نام دنياي جديد کردند که مربوط به سرزمينهايي مي شد که آن سوي سرزمينهاي شناخته شده قرار داشت و شرق سمبلي از آن بود

دنياي جديد و جمعيت کافرش براي کليساي کاتوليک رم چالشگر و الهام بخش بود تا به مثابه سرنوشت غايي که براي خود فرض مي کرد خود را به يک دين جهاني براي همه بشريت تبديل کند. پاپ به عنوان نماينده خداوند بر زمين و به عنوان يک منبع اقتدار اخلاقي اکتشاف و استعمار سرزمينهاي جديد را مشروع مي ساخت. براي مثال در سال 1452 پاپ نيکولاس پنجم يک فرمام پاپ صادر کرد که در جهت توجيه تمامي تجارت برده اروپائيان در آفريقا به بردگي کشاندن مشرکان و کافران را مجاز مي شمرد. کليسا براي گسترش پيام مسيح به توده هاي کافر و نيز حفاظت از اتحاد و هماهنگي کليسا، در همراهي با بسياري از سفرهاي دريايي توسعه طلبانه اروپا هيئتهاي تبليغي مسينوري به سرزمينهاي جديد مي فرستاد. در نهايت در رفتاري که اقتدار کامل کليسا بر جامعه اروپايي را نشان مي داد، کليسا تسلط سياسي بر اين سرزمينهاي جديد را به پادشاهيهايي چون پرتغال و اسپانيا واگذار مي کرد

به طور اوليه اکتشاف به شکل اقدامات مخاطره آميز در مقياسهاي کوچکي به ظهور مي رسيد که از سوي تاجران و صاحبکاران خاصي مورد تأمين مالي قرار مي گرفت. برخي از آنها مانند شاهزاده هنري از اعضاي طبقه اشراف بودند و ديگران از اعضاي طبقه بازرگانان بودند. اين تحرکات اوليه به شکل تهاجم دريايي يا برنامه هاي گردشگري همراه با تجارت انجام مي شد. کشتيها در امتداد سواحل آفريقا فرستاده مي شدند تا مناطق مسکوني پيدا کنند که اروپائيان بتوانند به تجارت يا دزدي کالاها و بردگان بپردازند. اين سياحتهاي اوليه مستقل که بوسيله بازرگانان و ماجراجويان انجام مي شد ثابت کرد اکتشاف فعاليتي سودآور است و نهايتاً شاهان اروپايي علاقه مندتر شدند. به اين ترتيب اکتشاف از عمليات محتاطانه و مقياس کوچک به رويکردي متشکل که از حمايت شاهان و سرمايه هاي قابل توجه برخوردار بود و برنامه ريزي هاي بلند مدت داشت تبديل شد.پادشاهيهاي ايبريان، پرتغال و اسپانيا پيش قراولان ابتدايي بودند که از سفرهاي متعدد اکتشافي حمايت به عمل آوردند. پرتغاليها به طور اوليه براي تشکيل يک امپراطوري تجاري متمرکز شدند در حالي که اسپانياييها در جستحوي يک امپراطوري سرزميني بودند تا بتوانند در آن سکونت کرده و به استخراج منابع بپردازند

گزارشات مکتوب معاصر قرنهاي پانزدهم و شانزدهم اغلب زا کلماتي مانند شانس و اتفاق استفاده مي کنند. با اين حال اصرار و تصميم اشخاص خاصي مانند شاهزاده هنري دريانورد، اکتشاف را در دوران طفوليت خود حفظ کرد و پرورش داد. اين اصرار بوسيله دريانورداني مانند گيل اينز، کريستوفر کلومبوس و بارتولوميو دياز که بر موانع ترسناک فيزيکي و رواني دريانوردي در اقيانوس غلبه کردند، انعکاس يافت. حتي زماني که ترسهاي پايه اي درباره وجود غولهاي دريايي يا دريانوردي بر روي يک زمين مسطح از بين رفتند، هنوز هزاران بدشانسي وجود داشت که ممکن بود در دريا يا در ساحل دوري که ساکنان خصومت آميزي دارد براي دريانوردان اروپايي رخ دهد. روشهاي دريانوردي ابتدايي بودند و نقشه ها گاه مخلوط عجيبي از واقعيت و انديشه هاي خوش خيالانه بودند. منابع غذايي ممکن بود به غارت بروند يا به کلي تمام شوند. خدمه ممکن بود برعليه مسافرت به بخشهاي دور يا ناشناخته کره زمين شورش کنند و برعليه کاپيتان خود شکايت کنند. و مهمتر از همه درياها خود غيرقابل پيش بيني و خطرناک بودند

هرچند اين مجموعه مقالات به طور اختصاصي به پادشاهيهاي ايبريان اسپانيا و پرتغال در قرنهاي پانزدهم و شانزدهم مي پردازد مهم است به خاطر داشته باشيم که بسياري از کشورها در امر اکتشاف دنياي جديد درگير بودند. بسياري از پيشتازان اکتشاف منابع مورد نياز انساني و فني را از هر جايي که رد دسترس بودند فراهم ساختند. به اين ترتيب بازيگران فردي اين نمايشنامه اکتشاف علاوه بر اين که از ايبري بودند انگليسي، فرانسوي، ايتاليايي، لهستاني و عربي نيز بودند. کشورهاي ديگري مانند انگليس و فرانسه نيز نقش فعالي در اکتشاف دنياي جديد داشتند. رقابتهاي بين اين قدرتها در حالي که مي کوشيدند بر ديگري در استخراج مواد خام و ثروتهاي موجود در امپراطوريهاي دور دست خود سبقت بجويند اکتشاف را پايدار نگه داشت و آن را توسعه داد. هر شخصيت اروپايي، از کليسا تا شهروند متوسط تأثيرات مسافرتهاي اکتشافي را احساس مي کرد. اين مجموعه برخي از موضوعاتي را که مربوط به سالهاي ابتدايي اکتشاف اروپائيان مي شود را توضيح مي دهد

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: