و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

پنجشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۸۵

مروری بر جغرافیای مسلمانان 2

رساله جغرافي ابوالفدا (1273-1331) با عنوان تقويم البلدان نسبتاً به زودي شناخته شد و شهرتي عظيم در غرب لاتين يافت. اين شهرت با ترجمه هاي بسيار زيادي که از بخشهايي از آن يا متن کامل آن به انجام رسيد، بروز پيدا کرده است. بدين ترتيب در اواسط قرن هفدهم بخشهاي مرتبط با خوارزم و ماوراءالنهر از ترجمه اي ويرايش نشده از آن از شيکارد جي گراويوس که در سال 1650 انجام شده بود منتشر شد. ريسکه در سال 1746 ترجمه اي لاتين از آن در ليدن (هلند) ارائه داد که در سالهاي 1770 و 1771 منتشر شد. اف دي ميشليس بخشهاي مربوط به مصر و ايکهورن بخشهاي مربوط به آفريقا را منتشر کردند. در همين حال سولوت در سال 1839 در الجزاير بخشهاي مربوط به مغرب را ويرايش و ترجمه کرد. رينود و دي اسلين متن کامل را و نيمي از ترجمه فرانسوي آن را در پاريس در دهه 1840 منتشر کردند. اس گويارد کار (ترجمه فرانسوي) را در سال 1883 کامل کرد. ابوالفدا همچنين به شکل کروي زمين اشاره مي کند و مشاهدات ديگري به انجام مي رساند که به خوبي از سوي کارا دوو به آنها پرداخته شده است

سپس مدتها پس از اين مسافران در عصر اکتشافات بزرگ اروپائيان، الوزان (1483-1552) کتابي درباره مکان نگاري، مردم شناسي، تنوع گياهي و جانوري آفريقا مي نويسد. اين اثر بنا به نظر کتاني بعداً از سوي مارمول و ديگر دانشمندان اروپايي مورد سرقت ادبي قرار مي گيرد. آخرين ارجاع در اين زمينه مربوط به ياقوت حموي (درگذشت 1229ميلادي) با کتاب معجم البلدان مي شود. اين، اثري در اندازه هاي دايره المعارفي است که شامل مشاهدات خود نويسنده و نيز اطلاعات او از منابع پيش از او مي شود. براي تمامي کشورها، مناطق، شهرهاي کوچک و بزرگ، با ترتيبي الفبايي ياقوت موقعيت دقيق آنها، نامها، توصيفاتي درباره آثار باستاني و ثروت آنها، تاريخ، جمعيت، چهره هاي شناخته شده هرکدام ارائه مي دهد و اثري با ارزش منحصر به فرد براي کنکاشگران آماده مي کند

گابريل فراند و مسافران مسلمان

آخرين اثري که در اين زمينه بايد مدنظر قرار گيرد مربوط به يک مسلمان نبوده بلکه اثري از گابريل فراند مي باشد و مربوط به گزارشات مسافران مسلمان از شرق دور در فاصله بين قرنهاي هفتم تا هيجدهم مي باشد. او در اين زمينه سي و نه کتاب را مورد بررسي قرار مي دهد. سي و سه تاي آنها از منابع عربي هستند، پنج تا فارسي بوده و يکي ترکي است

يکي از اولين مسافراني که به او پرداخته مي شود اليعقوبي (875 يا 880) است. او (صفحه 49) چين را کشوري عالي مي بيند که مي توان با عبور از هفت دريا به آن رسيد. هريک از اينها رنگ مخصوص به خود را دارند، باد، ماهي و نسيم هر کدام در ديگري يافت نمي شود. هفتمي آنها، درياي کانخاي تنها با بادي جنوبي پيموده مي شود

ابن فقيه (902) مسافري ديگر است که مقايسه هاي بسيار جالبي بين چين و هند، آداب، غذاها، پوشاک، مراسم، تنوع گياهي و جانوري آنها (صفحات 54-66) ارائه مي دهد. ابن رسته (903) از سوي ديگر توجه خود را متوجه برخي شاهان خمر مي کند و درباره هشتاد قاضي اطراف شاه، رفتار وحشيانه او با رعايايش، افراط در الکل و شراب و نيز برخورد مهربانانه و بخشاينده او با مسلمانان مي نويسد

ابوزيد (درگذشت 976) نيز به سرزمين خمر (پس از صفحه 86) و جمعيت فراوان آن مي پردازد و درباره آن مي گويد که در آن گستاخي وجود ندارد. ابوالفرج (988) درباره هند تمرکز مي کند (صفحات 118 به بعد) و جمعيت، آداب و مشاهدات ديني آن را تشريح مي کند. او همچنين توجه فراواني به چين مي کند (صفحه 130 به بعد) و نقل مي کند که اين کشور سيصد شهر بزرگ دارد که همگي تعداد قابل توجهي جمعيت دارند. او مي نويسد هرکس در چين مسافرت مي کند نام، تاريخ مسافرت، شجره نامه، توصيف ظاهري او، سن، وسايلي که با خود حمل مي کند و مسير او ثبت مي شود. اين سند تا زماني که مسافرت با ايمني به پايان برسد نگه داشته مي شود. دليل ثبت چنين سندي ترس از هرگونه آسيبي بود که ممکن بود به مسافر وارد شود و موجب شرمندگي حاکم شود

فراند بخش بزرگي را به نقل بخشهايي از آثار ابن بيطار درباره گياهان دارويي آن سرزمينها اختصاص مي دهد (صفحات 234-295). اين نظريات تنها محصول مشاهدات خود او نيستند بلکه شامل دستاوردهاي گذشتگان او نيز مي باشند. قزويني نيز مورد توجه زيادي قرار مي گيرد به خصوص از جهت گزارشاتي که از موجودات حيرت آوري که در درياي چين زندگي مي کنند ارائه مي دهد (صفحات 302-304). نمونه هاي قابل توجه چنين موجوداتي ماهيهاي بسيار بزرگ (والها)، لاک پشتهاي غول پيکر و مارهاي عظيمي که به ساحل مي آيند تا گاوهاي وحشي و فيلها را ببلعند

ابن سعيد المغربي (که مثل قزويني يک مسافر قرن سيزدهم بود) حدود جغرافيايي بسياري از مناطق را براساس طول و عرض جغرافيايشان ارائه کرد (صفحات 326-352). او به خصوص بر جزاير اقيانوس هند و ساير شهرهاي کوچک و بزرگ ساحلي هند متمرکز شد. درباره هر جزيره طول خط ساحلي، طبيعت سرزميني، ارتفاع کوهها، فاصله بين مناطق و ساير موارد را ذکر کرد

الدمشقي (1325) نيز گزارشاتي بسيار مفصل از هر جزيره ارائه داده است (صفحات 363-393). جمعيت آنها، پوشش گياهي و تنوع جانوري آنها، آداب مردمان و ساير موارد ذکر شده است... در جزيره کومور که همچنين جزيره مالاي خوانده مي شود شهرهاي کوچک و بزرگ زيادي با جنگلهاي متراکمي از درختان عظيم و بلند و فيلهاي سفيدرنگ وجود دارد. در آن همچنين يک پرنده بزرگ به نام رخ زندگي مي کند که تخمهايي شبيه قبه دارد. طبق داستانها برخي ملوانان يکي از اين تخمها را شکستند و محتويات آن را خوردند و در دريا مورد تعقيب رخ قرار گرفتند. اين پرنده صخره هاي عظيم را از جا مي کند با خود حمل کرده و سپس به سمت کشتيها پرتاب مي کرد. ملوانان تنها توانستند با استفاده از تاريکي شب از اين ماجرا جان سالم به در برند. اين داستان مانند ساير گزارشاتي که بوسيله مسافران ارائه مي شد بنياني براي بسياري از افسانه ها که ادبيات اسلامي را غني کرده است به دست دادند. نمونه چنين حکاياتي ماجراهاي سندباد و هزار و يک شب بود

موضوع جغرافي مسلمانان گسترده است و براي پرداختن به تمامي جنبه هاي آن نياز به حجم زيادي است. براي مسلمانان اروپا و آمريکا زندگي و دستاوردهاي جغرافي دان مشهور ادريسي که تحت حاکميت راجر دوم مي زيست نمونه خوبي از اين است که چگونه مسلمانان در غرب مي توانند زندگي کنند و هنوز در اجتماع غيرمسلمان مشارکت داشته باشند

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: