و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

شنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۵

افسانه معنویت--انقلاب خمینی

در نوشته هاي قبلي به طور کلي وجوهي عمومي از ايده معنويت رو مطرح کردم. اين کار رو تنها براي نشان دادن پتانسيل جهاني اين ايده انجام دادم والا محتملترين و عمليترين امکان پيگيري امثال چنين ايده اي فکر مي کنم مربوط به داخل ايرانه. البته چنان که قبلاً اشاره شد هم در داخل ايران و هم در جامعه غربي چنين ايده اي موانعي براي پيگيري کردن و عملي شدن در پيش رو داره. در داخل ايران محدوديتهاي رسانه اي، سياسي و مدني و موضع گيري برخي طيفهاي فکري در برابر ايده هايي مثل پلوراليسم، سکولاريسم اجتماعي و عدم تحمل و مداراي اجتماعي سياسي از جمله موانع در برابر ايده فراگير معنويت هستند. در جامعه غربي فکر مي کنم مانع اساسي کنار گذاشتن دين و معنويت از ساختار فکري و تشکيلاتي جامعه و نيز رويکردهاي پوزيتويستي به معاني پديده هاي گوناگون بشريه. موانع داخلي در برابر ايده معنويت موانعي ابزاري و ساختاري هستند که احتمالاً به خاطر ابتدايي بودن و تازه کار بودن روابط و ساختارهاي اجتماعي در ايران وجود دارند و شايد با گذشت زمان و نياز روزافزون به تعامل با دنياي خارج و تعديل و منطقي کردن انديشه هاي ايدئولوژيک چاره اي از رفتن به سوي اشکال متناسب و تعديل شده اي از ايده هايي مثل پلوراليسم، سکولاريسم و تولرانس اجتماعي سياسي وجود نداشته باشه. در برابر چنين موانعي مشکلات موجود در جامعه غربي در برابر ايده فراگير معنويت، مشکلاتي معنايي و جهان بينانه و شناختي هستند. اما بن بست شکني اساسي فکري در طرح مجدد دين در عرصه اجتماع در داخل ايران و به ابتکار آيت الله خميني به انجام رسيده و جامعه ايران به خاطر ظرفيتهاي عميق و گسترده مذهبي، پتانسيل زيادي براي پيگيري و توسعه اين ايده اجتماعي سياسي داره. ايده جامع معنويت لااقل با يکسري تغييرات و اصلاحات، در واقع نتيجه منطقي و گريزناپذير توسعه ايده اجتماعي سياسي جمهوري اسلامي بوده و مسيري تقريبي و نسبتاً روشن به سمت جهاني شدن ايده جمهوري اسلامي ترسيم مي کنه. اين ايده به نظر مي رسه نسبت به انديشه هاي مشابه براي صدور انقلاب که يا به انتظار نشستن منفعلانه براي بقيت الله (بي هيچ برنامه فکري اجتماعي اقتصادي سياسي) فرا مي خوانند يا به تعارض و جنگ ضديهودي با زرسالاران صهيونيست ترغيب مي کنند مسيري منطقي تر و معنيگراتر و کارآمدتر پيشنهاد مي کنه

پيروزي انقلاب اسلامي به تبع افکار بنيانگذارش انواع و اقسامي از ايده هاي گوناگون رو به طور گسترده در سطح جامعه ايران مطرح کرد: تشکيل نظام اجتماعي مبتني بر ارزشهاي ديني، اعتماد به نفس و استقلال از قدرتهاي برتر جهاني، تکيه بر پتانسيلهاي فکري و مادي داخلي، عدالتخواهي جهاني، کمک به محرومان (داخلي) و مظلومان (خارجي)، مقابله با نظام ارزشي امپرياليسم و سرمايه داري و نمونه هايي ديگر. طرح چنين ايده هاي ممتاز و شهامت آميزي با اتکا بر شور ديني توده هاي گسترده مردم و رهبري مقتدر و فرهمند آيت الله خميني به پيروزي انقلاب اسلامي انجاميد و نظامي رو بوجود آورد که با چنين اهداف و جهت گيريهايي يکه و تنها در ميان انبوه دولتهاي قطب بندي شده به عرصه وجود رسيده بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نظام جمهوري اسلامي بوجود آمد که خود توالي مشخصي از موفقيتها و شکستها رو تجربه کرد. اين نظام در شرايطي پس از چندين دهه به روزگار ما رسيده که از انواعي از بدخواهيها و تهديدها جان سالم به در برده و همچنان به نظر مي رسه تا حدود زيادي پيگير اهداف اساسي و ابتدايي خودش هست. در چنين شرايطي نه منطقي خواهد بود نه کارساز که بخواهيم به خاطر ترديدهايي که براي رسيدن به برخي اهداف اساسي انقلاب (مثل آزادي) وجود داشته، از ارزش کليت نظام چشم بپوشيم و دستاوردهاش رو ناديده بگيريم. آنچه گفتنيه اينه که انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي عليرغم تمامي ناکاميها و ناتواناييها و محدوديتها همچنان به لحاظ معنايي محتوي پتانسيلهاي بزرگيه و مستعد تغييرات ارزشي قابل اعتناييه که همچنان در عرصه جهاني منحصر به فرد به نظر مي رسه. در چنين شرايطي به نظر مي رسه عقب نشستن از رويکردها و ايده هاي ابتدايي انقلاب در مجموع به معني انفعال در برابر نظام فکري و ارزشي غرب و تهي شدن از معاني اجتماعي فرهنگي و ارزشي بومي و ايرانيه. وضعيت وقتي ناراحت کننده تر مي شه که بعضي نيروهاي روشنفکري با اطلاع يافتن از تمايلات قدرتمند مذهبي مردم، خودشونو در موقعيتي برتر نسبت به جامعه مي بينند و دچار اين سوءتفاهم مي شوند که براي رسيدن به نتايج اجتماعي سياسي دلخواه خودشون که بيشتر عبارتست از انزواي اجتماعي دين، مجاز هستند يا قادر هستند جهت گيري ديني يک جامعه رو تحقير کنند يا تغيير دهند. چنان که قبلاً هم اشاره کردم ضعف تئوريک و تحليلي چنين افرادي سرانجام دامن خودشونو مي گيره و سرخوردگي فکري سياسي باعث مي شه آنان به اين نتيجه برسند که جامعه ايران از لحاظ فکري و اجتماعي عقيم بوده و روند تاريخي تحولات جامعه با تکرار تجربيات مکرر و سردرگمي و بي برنامگي سپري شده! چنين برداشتهايي البته بيشتر به نظر مي رسه حسب حال احوال دروني خود اين گروهها بوده و معني جز فرافکني ناکاميها و تعارضات دروني شونو نداره. از طرف ديگه محدوديت آزاديهاي رسانه اي و سياسي در جامعه فعلي ايران باعث شده گروههاي اپوزيسيون با خوش خيالي درباره نفوذ و تأثيرگذاري اجتماعي خود دچار توهم شده و قدرت خودشونو خيلي بيشتر از چيزي که ممکنه واقعاً وجود داشته باشه ارزيابي کنند و در نتيجه خودشونو در برابر ايده هاي اجتماعي سياسي که مطرح مي کنند به لحاظ فرهنگي و مذهبي مسؤول نمي يابند و سعي در ارتقا و بهبود يا تطابق دادن آن با شرايط اجتماعي فرهنگي ايران نمي کنند. از مجموع نسبت نظام جمهوري اسلامي و اپوزيسيون نتيجه اي که مي خواهم بگيرم اينه که عليرغم بعضي محدوديتها، اين نظام جمهوري اسلامي است که به برکت رهبري تاريخي و تعيين کننده آيت الله خميني همچنان عمده گرايشات مذهبي، فرهنگي، اجتماعي و بومي توده هاي مردم رو به رسميت شناخته و استراتژيهاي فکري ايدئولوژيک و اجتماعي سياسي خودشو با جسارت و شجاعت تمام براساس اونها ترتيب داده و در عوض اپوزيسيون خارجي و داخلي نه تنها قادر نيست ارتباط منطقي با مناسبات فرهنگي، اجتماعي، ديني و بومي مردم برقرار کنه بلکه با انفعال فکري در برابر غرب بسياري از پتانسيلهاي ارزشي انقلاب اسلامي رو که دينداري در عرصه عمومي و در عصر حاضر در اختيار جامعه ايران قرار مي ده ناديده گرفته و با بي اعتنايي و بي مسؤوليتي تمام از کنارش رد مي شه. نتيجه اين که اپوزيسيون ناگزير در برابر توانمنديها و ابتکارات فکري نظام اسلامي ايران، نه در حوزه اجتماعي سياسي و نه در حوزه فکري ايدئولوژيک برگ برنده تعيين کننده اي در اختيار نداره. اصلاح طلبان (اپوزيسيون داخلي) هم اگر صادقانه دنبال برقراري ارتباط معني داري با ارزشها و آرمانهاي انقلاب اسلامي و مردمي ايران هستند بايستي به نحو روشني تکليف خودشو با سيستم عقيدتي سياسي انقلاب و نظام روشن کنه، اگر نمي خواد چنان که امروز به آن دچاره همچنان منفعل و تحليلگر فعاليتها و تصميم گيريهاي ديگران باقي نمونه

ايده جامع معنويت در شرايط کنوني اجتماعي سياسي نظام جمهوري اسلامي دو هدف مهم رو مي تونه پيگيري کنه. يکي اين که در برابر رويکردهاي روشنفکري داخلي و خارجي که آگاهانه يا ناآگاهانه در تلاش براي استحاله معنايي ايده اسلام سياسي و جمهوري اسلامي هستند مقاومت کنه. اين موج روشنفکري که چه در خارج از کشور و چه در داخل کشور تحت تأثير فضاي عمومي فکري جهاني بوجود اومده به نظر مي رسه به کلي ارزش و اهميت ماهيت اسلامي انقلاب پنجاه و هفت رو يا نفهميده يا ناديده مي گيره و در صدده با زمينه سازي فکري، به طور مستقيم يا غيرمستقيم انديشه ديني و معنوي نظام رو در انزوا قرار بده و اون رو از حوزه فعال اجتماعي سياسي خارج کنه. ايده هايي مثل دين حداقلي سروش از اين جهت قابل بررسي و قضاوت هستند. البته اين موضوع نبايد باعث بشه که اثر مثبت تلاشهاي گروههاي سياسي اجتماعي اپوزيسيون رو در جهت تعديل و منطقي کردن فضاي اجتماعي سياسي ايدئولوژيک و ناپخته دهه هاي ابتدايي جمهوري اسلامي ناديده بگيريم. هدف مهم ديگه اي که ايده جامع معنويت مي تونه در شرايط کنوني نظام اسلامي ايران دنبال کنه اينه که اين ايده مسيري نسبتاً روشن و منطقي براي ثبات و استحکام معنايي نظام و پيشرفت ايدئولوژيک و تشکيلاتي براي رسيدن به اهداف بعدي نظام جمهوري اسلامي در اختيار قرار مي ده. وقتي مديران و برنامه ريزان نظام براي اثبات حقانيت اجتماعي سياسي نظام، ابزارهاي فکري و منطقي منسجمي در اختيار داشته باشند و از طرف ديگه از حمايت گسترده توده هاي مسلمان نسبت به انديشه هاي اجتماعي سياسي اسلامي مطلع باشند ديگه نياز کمتري به استفاده از ابزارهاي نظامي امنيتي در عرصه داخلي و خارجي احساس خواهند کرد و با اعتماد به نفس بيشتري به ايده هاي اجتماعي سياسي رقيب اجازه مي دهند خود توانايي و نفوذ محدود خود را در توده مردم ايران و بتدريج توده ملتهاي جهان تجربه کنند و باور کنند. در واقع در شرايطي که مسيري منطقي براي پيشبرد اهداف اجتماعي سياسي نظام وجود داره استفاده از ابزار قهرآميز ديگه بي معني خواهد بود مگر اين که کساني که از چنين ابزارهايي استفاده مي کنند خود به حقانيت و صحت انديشه هايي که ظاهراً از آنها دفاع مي کنند اعتقادي نداشته باشند و ناچار از ابزارهاي خشونت آميز و غيرانساني براي تحميل شرايط مورد نظر خود استفاده کنند. در مجموع اين شرايط مي تونه به باز شدن بيشتر فضاي سياسي رسانه اي کشور کمک کنه و شرايط فکري ايدئولوژيک و اجتماعي سياسي داخل کشور رو براي پيشرفت همه جانبه و هر چه موفقيت آميزتر آرمانهاي بلند نظام جمهوري اسلامي آماده کنه

هیچ نظری موجود نیست: