و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

چهارشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۴

امپراطوری صفوی 1

امپراطوري صفوي 1502 - 1736 ميلادي

پس از تهاجم فاجعه آميز مغولها در اوايل سده سيزدهم قبايل تازه وارد ترک و مغول آداب و فرهنگ ايراني را پيدا کردند و حتي به زبان آنان سخن مي گفتند. در سده چهاردهم ايلخانيان، سلسله اي که بوسيله نوه چنگيز خان، هلاکو خان تأسيس شده بود عامل اجتماعي مؤثري در ايران بود. در طي اين سالهاي آشفته قرن سيزدهم ايرانيان خود را بيشتر در سرسپردگي مذهبي و صوفيگري غوطه ور ساختند. در اواخر قرن چهاردهم تيمور لنگ که خود را از نوادگان خاندان چنگيز خان مي دانست با استفاده از شرايط نابسامان بخش مغولي ماوراء النهر در شهر کوچک کيش فرصت تأسيس يک پادشاهي در آسياي مرکزي را پيدا کرد. او در سال 1380 وارد ايران شد و در سال 1393 قدرت و غلبه جلايريان را سرکوب کرده و پايتخت آنان را در بغداد متصرف شد. در سال 1402 در آنکارا سلطان عثماني بايزيد را اسير کرد و سوريه را متصرف شد. سپس توجه خود را معطوف بخش شرقي امپراطوري سريع بدست آمده و سست بنيان خود کرد. در لشکر کشي به چين در سال 1405 درگذشت. او نسبت به صوفيگري شکلي از فرقه هاي رمزآلود اسلامي علاقه نشان مي داد. او شايد علاقه مند بود رهبراني مردمي بيابد در مسير اهدافش از آنان استفاده کند. اما او با اين واقعيت مواجه شد که ايرانياني که مورد بدرفتاري قرار گرفته بودند به خوبي او را شايد بهتر از خودش مي شناختند. ترکه او پسرفت در پايداري اجتماعي ايران و تقسيم فتوحات ناهمگونش بين پسرانش بود و اين واقعيتي بود که ثابت کرد هيچ وقت امپراطوري فراگير تيموري بدست نخواهد آمد. بخشي از سرزمينهاي تيموري که به امپراطوري فراگير ايراني تبديل مي شد تحت حاکميت شاهرخ شاه (1405-47) فرزند تيمور قرار گرفت. او کوشيد آذربايجان که نياز به سه لشکرکشي داشت و بخشهاي غربي ايران تا خراسان و بخشهاي شرقي ايران را براي ساختن يک حکومت متحد تيموري در شرايطي زودگذر و آشفته به يکديگر جوش دهد. او از پايتخت زيبايش در هرات تنها توانست به نحو ضعيفي بخشهاي غربي و جنوبي ايران را تحت کنترل نگه دارد. او هرات را کانون فرهنگي شکوهمند و تابان ساخت. کارگاهي براي نقاشان بزرگ مينياتور مکتب هرات، که از ميان آنان بهزاد قابل ذکر است. خانه اي براي احياي شعر فارسي و فلسفه. اين احياي فرهنگي با ارتباط با تلاشهايي براي مطرح ساختن مرکز ايراني به عنوان رهبري براي ترويج مسلک تسنن نبود. هرات آثاري درباره فقه و قانون تسنن در پاسخ به درخواست مصر بدانجا ارسال کرد. با اين حال واکنشهايي که سرانجام به شکل پيروزي نهايي شاهان صفوي در ايران خود را نشان داد در ميان شيعيان در جريان بود. با گذشت زمان ترکمنهاي قراقويونلو بر بخش غربي ايران تسلط يافتند. آنان در آذربايجان جانشين فرماندهان قبلي خود، جلايريان شدند. تيمور اين قراقويونلوها را فراري داده بود اما در سال 1406 آنان دوباره پايتخت خود را در تبريز بدست آوردند. با درگذشت شاهرخ، جهانشاه (حکومت 1438 -67) حاکميت قراقويونلوها را از جانب شمال غربي تا اعماق خاک ايران گسترش داد. در اين زمينه تيموريها به متحدان قديمي خود و رقيبان قراقويونلوها، خاندانهاي ترکمن آق قويونلو اعتماد کردند. جهانشاه تا اواخر سال 1467 از اوزون حسن از خاندان آق قويونلو شکست خورد. اوزون حسن (1453 - 78) براي مدت کوتاهي يک امپراطوري ايراني را بدست آورد اما تحت حاکميت پسرش يعقوب (1478 - 90) کشور تحت اصلاحات فراگير مالي قرار گرفت. با حمايت دولت تلاش شد تا سياستهاي سخت گيرانه و ناب اصول و قوانين اسلام سنتي به مورد اجرا گذاشته شوند تا در جهت جمع آوري درآمد دولتي اقدام شود. يعقوب کوشيد تا کشور را مالياتهايي که بوسيله مغولها وضع شده بود ولي از سوي فقه اسلامي تشريع نشده بود پاک کند. تعصب سني او طبق نظرخواهي از علماي اسلام سنتي درباره فعاليتهايش مورد تأييد قرار نگرفت. تلاش براي احياي اصول سنتي مذهبي بوسيله اصلاحات مالياتي شتاب جديدي به گسترش تبليغات شيعه صفوي داد. انحطاط اقتصادي که نتيجه اي از اصلاحات مالي يعقوب بود بايستي فاکتور مهم ديگري باشد

شيخ حيدر فرزند شيخ جنيد جنبشي را رهبري مي کرد که به عنوان يک فرقه صوفي بوسيله جدش شيخ صفي الدين اردبيلي (از اردبيل 1252 - 1334) آغاز شده بود. مي توان چنين گفت که اين فرقه در اصل به عنوان واکنشي دربرابر فساد و دستکاري اسلام در سرزمينهاي مسلمان و تحت حاکميت کافران مغول، گونه اي خالص اما نه چندان تشريعي از اسلام را عرضه مي کرد. چيزي که ابتدائاً به عنوان واکنشي روحاني و غيرزميني برعليه لامذهبي و آلودن چهره هاي معنوي ديانت آغاز شده بود به دستور کاري براي فتح و غلبه شيعي بر ساير حاکمان مسلمان گسترش يافت. تا قرن پانزدهم جنبش صفوي هم از جانب احساسات رمزآلود مذهبي و هم از جانب انگيزه هاي شيعي توده هاي تحت ستم را برانگيخته و پيروان فدايي فراواني فراهم کند. شيخ حيدر انبوه طرفدارانش را در لشکر کشي از اردبيل به سوي مناطق مجاور قفقاز رهبري کرد. او در يکي از اين اردوها در سال 1488 کشته شد. در آن زمان فرزندش اسماعيل تنها يک ساله بود. اين کودک به زودي انتقام پدر را خواهد گرفت و سپاه خود را براي فتح تمامي ايران رهبري خواهد کرد، سلسله اي عظيم و دولتي شيعي تشکيل خواهد داد که بنيانهاي ملت دولت مدرن ايران را بنا خواهد گذاشت. يعقوب پسران شيخ حيدر را که مادرشان خواهر يعقوب بود به قتل نرسانيد اما آنان را در استان فارس به تبعيد فرستاد. درگذشت يعقوب در 1490 آشوبها را برانگيختو راه را براي اسماعيل و برادرانش باز کرد تا تبعيد را ترک کنند و مخفيانه در لاهيجان استان گيلان که فرماندارش با شيعيان همدردي مي کرد، پناهنده شوند. صفويان به عنوان يک فرقه صوفي مسلمان مسلح در اردبيل در ميان مردم ترک زبان غرب درياي مازندران ظهور کرد. فرقه صفوي تهاجم تيمور به آن منطقه از ايران را در اواخر قرن سيزدهم به سلامت پشت سر گذاشت. تا قرن شانزدهم صفويان شاخه شيعي اسلام را برگزيده بودند و در صدد بودند تشيع را با ابزار تسليحاتي توسعه دهند. مردان صفوي بطور معمول سرپوشي قرمز رنگ مي پوشيدند. آنان سرسپردگي زيادي نسبت به رهبرشان به عنوان يک رهبر مذهبي و نيز يک راهنماي کامل و همچنين يک فرمانده نظامي داشتند. ايشان موقعيت رهبرشان را به گونه اي مي ديدند که به حق مي توانست بنا بر سنتي شيعي از پدر به پسر منتقل شود. در سال 1500 اسماعيل پسر سيزده ساله رهبر مقتول صفوي، شيخ حيدر جهت فتح سرزمينها و انتقام پدرش اقدام کرد. در ژانويه 1502 اسماعيل سپاه الوند بيگ از آق قويونلو حاکم آذربايجان را شکست داده و با در اختيار گرفتن تبريز اين شهر را پايتخت خود قرار داد. صفويان به راه خود ادامه داده و باقيمانده آذربايجان، ارمنستان و خراسان را گشودند. آنان قدرتمندترين نيروي ايران شدند و رهبرشان که اکنون پانزده ساله بود خود را در يازدهم مارس 1502 شاه خواند

هیچ نظری موجود نیست: