و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

سه‌شنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۶

خاطرات پزشکی 2

در برنامه آموزشي دوران انترني دانشکده پزشکي تبريز يک ماه به بخش اورژانس اختصاص داده شده. در اين يک ماه انترنها در بخش اورژانس بيمارستان امام خميني تبريز در کنار آسيستانها و استاف تخصصي اورژانس، بيماران مراجعه کننده به اورژانس رو ويزيت مي کنند و اقدامات لازم رو صورت مي دهند. طيف بيماران ويزيت شده در اين اورژانس بيماريهاي داخلي، جراحي، ارتوپدي، جراحي اعصاب، اعصاب، عفوني، قلب، گوش و حلق و بيني، ارولوژي و چند تخصص کمتر مهم ديگه رو در بر مي گيره. طبق تجربه اي که از مدت حضورم در بيمارستانهاي شهر مشهد دارم اورژانسي متمرکز به چنين سبکي در مشهد وجود نداره. اونجا هر کدوم از تخصصهاي گفته شده، اورژانسي جداگانه و در ارتباط نزديک با بخش مربوط به خودشون دارند. وجود چنين اورژانس متمرکز و تخصصي نشده اي رو در تبريز مي شه نشانه اي از عدم توسعه مناسب بخشهاي مختلف بيمارستانها به نحوي که هرکدوم بتونن اورژانس تخصصي مربوط به خودشونو داشته باشند تلقي کرد. علت شايد هم کم بودن بيماران هر کدوم از تخصصهاي گفته شده باشه به نحوي که راه اندازي اورژانس مجزا براي هر بخش مقرون به صرفه نباشه

بخش اورژانس در بخشهاي آموزشي دوره انترني تبريز مشکلترين و توانفرساترين بخش دوره آموزشي محسوب مي شه. بخش زيادي از اين سختي کار مربوط به ميزان بالاي موارد مراجعه به اورژانسه که در بعضي ساعتهاي شبانه روز و در روزهاي تعطيل به نحو حيرت انگيز و خوردکننده اي بالاست. اورژانسهاي غيرتخصصي همچنين در صف اول مواجهه کادر درماني و پزشکي با جامعه قرار دارند و در اورژانس بيمارستان امام خميني اين انترنها هستند که اولين برخوردهاي پزشکي رو با مراجعان دارند. به اين ترتيب برخلاف بيشتر ساير بخشهاي بيمارستاني که اغلب در اونها شرايطي کنترل شده برقراره و مسائل و مشکلات پزشکي، موضوع اصلي درگيري کادر درماني و انترنها رو تشکيل مي ده، در اورژانس بيمارستان امام موضوع چگونگي برخورد اجتماعي با بيماران و همراهانشون از درگيريهاي اصلي کادر اورژانس محسوب مي شه. به خصوص در ساعات شلوغ اورژانس کنترل رفتارها و هيجانات انبوه بيماران و همراهانشون در يک فضاي محدود و شلوغ و با توجه به کم بودن پرسنل اورژانس از قضاياييه که لاجرم انترنها در اين يک ماه باهاش برخورد مي کنند. موضوع ديگه درباره اين سختي کار شيوه برنامه ريزي کشيک انترني در اين يک ماهه. کشيکهاي انترني معمولاً دوازده ساعته است (هشت صبح تا هشت شب يا هشت شب تا هشت صبح) که هر بيست و چهار ساعت تکرار مي شه و براساس تعداد انترنهايي که در هر ماه براي بخش اورژانس معرفي مي شوند، انترن اورژانس به طور معمول تنها هر چهار يا پنج روز يک روز استراحت داره. وقتي اين ساعات رو با ساعات معمول حضور انترن (غير از روزهاي کشيک) در ساير بخشها که معمولاً از ساعت 7/5 - 8 صبح تا 12-1/5 ظهر ادامه داره مقايسه کنيم فشار ساعات کاري رو براي انترنهاي اورژانس مي تونيم درک کنيم

انترن در بخش اورژانس مسؤول اول و اصلي انجام اقدامات تشخيصي و درماني لازم براي هر بيماره. به اين معني که انترن بعد از ورود بيمار به اورژانس، ويزيت اوليه رو انجام مي ده و شرح حال اوليه رو در پرونده درج مي کنه و بعد از معاينه اوليه يافته هاش رو در پرونده مي نويسه. بعد آزمايشات و پاراکلينيک لازم، يا اقلام و اقدامات درماني ضروري رو براساس شرايط بيمار به عنوان دستورات در پرونده ثبت مي کنه. سپس به طور جداگانه دستورات لازم رو براي آزمايشگاه يا راديولوژي مي نويسه و همچنين نسخه دارويي يا اقلام مصرفي بيمارستاني ضروري رو که بايستي در اورژانس مورد استفاده قرار بگيرند مي نويسه. در صورت نياز به مشاوره تخصصي مثل اعصاب يا گوش و حلق و بيني خود انترن مسؤول هماهنگ کردن و پيگيري براي انجام ويزيت تخصصيه. تمامي اقدامات مختلفي که براي بيماران انجام مي شوند يا به طور مستقيم بايستي بوسيله خود انترن انجام شوند (که بخش اصلي و سنگيني از کار انترن در بخش اورژانس اقدامات مختلف عملي و مهارتيه که در اورژانس بر عهده اشه) يا انترن مسؤول هماهنگي و پيگيري اجرايي شدن اون اقداماته (به اين ترتيب بعضي از مشکلات انترنها در اورژانس مربوط به متقاعد کردن پرستاران يا ساير اعضاي کادر درماني براي انجام هرچه سريعتر و مناسب اقدامات لازم براي بيمارانه). به اين ترتيب مي شه پيش بيني کرد در شرايط شلوغي اورژانس اين انترنها هستند که بيشترين فشار کاري رو تحمل مي کنند و در بسياري موارد بايستي جور اهمال کاري يا عدم هماهنگي ساير بخشهاي کادر تشخيصي و درماني رو هم بر دوش بکشند. تنها در شرايط ويژه و در بيماران بدحال مسؤوليت اقدامات لازم برعهده آسيستان مسؤول قرار مي گيره و انترن در ارتباط با پيگيري روند کارهاي لازم براي بيمار در درجه دوم قرار مي گيره. البته از نظر قانوني و به طور رسمي تمامي اقدامات انترن در اورژانس تحت نظارت و با تأييد آسيستانها و استاف تخصصي اورژانس انجام مي شه

من يکبار در تيرماه هشتاد و چهار انترن اورژانس بيمارستان امام بودم. در اون يک ماه فشار کاري و قضايايي که تجربه کردم کاملاً برام بي سابقه بود و در واقع ديدگاه من رو حتي نسبت به زندگي و شرايطي که درش زندگي مي کنم تغيير داد. تمامي بخشهاي بعد از اون يک ماه، در نظرم ساده و پيش پا افتاده جلوه مي کردند. ولي از انصاف نبايد گذشت که تجربه چنين دوره يک ماهه اي تصور خوب و متمرکزي به طور ملموس و زنده از معناي پزشکي و مسائل مختلف مربوط به اون به آدم مي ده. در اين بخش که برخلاف همه بخشهاي آموزشي ديگه دوره پزشکي عمومي، جنبه عملي و فشار کار اجرايي بيماران مراجعه کننده بيشتر وقت دوره بخش رو به خودش اختصاص مي ده و آموزش نظري مشخصي در برنامه بخش وجود نداره، عليرغم اين که حضور من در بخش طي دوره به طور کامل انجام شده بود و در حد توانم کم کاري نداشتم، با ناباوري طبق صلاحديد هيئت علمي و استاف تخصصي اورژانس نمره قبولي دريافت نکردم و اين تنها بخشي بود که تجديد دوره شدم. طبق برنامه اي که آموزش دانشکده تعيين کرده بعد از بيست و هفت ماه دوباره، ولي اين بار در آخرين بخش آموزشي دوره پزشکي عمومي در مهرماه هشتاد و شش بخش اورژانس بيمارستان امام رو دوباره تجربه خواهم کرد. چند تا از اتفاقاتي که در دوره پيشين بخش اورژانس امام برام رخ داد يا شاهدش بودم در صدر ليستيه که تصميم دارم در ارتباط با خاطرات پزشکي درباره شون بنويسم

هیچ نظری موجود نیست: