و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

شنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۵

تاریخ اروپا--رشد تجارت و شهرهای کوچک

سال 1000 نقطه عطفي در تاريخ اروپاي غربي بود. در طي يک دهه، اولاف بسياري از اهالي اسکانديناوي را مسيحي کرده بود و تهديد وايکينگها را پايان بخشيده بود. شاه استفن مسيحيت را براي خود پذيرفت و مردم مجار به مسيحيت پيوستند. خلافت مسلمان کوردوبا درگير جنگ داخلي شد و کشتيهاي مسلح بازرگاني دولت شهرهاي ايتاليايي کنترل مديترانه غربي را از ناوگان مسلمان شمال آفريقا گرفتند. مسلمانان که گذرگاه کوهستاني بين فرانسه و ايتاليا را تحت اختيار داشتند مرتکب اين اشتباه شدند که ماژولوس، راهب کل کلوني را به اسارت گرفتند و او را براي گرفتن خونبها نگه داشتند. پس از آزادي او طبقه جنگجو بورگوندي مسلمانان را از قلاع خود پس راندند و ارتباط زميني بين فرانسه و ايتاليا را امن ساختند

اوتو اول، امپراطور ژرمن وارد رم شد و دستگاه پاپ را از کنترل سياستمداران محلي رم آزاد کرد. او گربرت از اوريلاک را پاپ کرد. وي يک راهب و معلم آموزش ديده و اصلاح طلب بود. و سرانجام جنبش اصلاحي کلوني به بالاترين سطوح کليساي غربي رسيد. در همين حين گيسکاردها و هاتويلها، که خانواده اي ماجراجو از نورماندي بودند، فتح مجدد جنوب ايتاليا را شروع کردند و پادشاهي نورمن را در ناپل و سيسيلي مستقر کردند

فرصتهاي اقتصادي اروپاي غربي هم به همين سرعت شروع به تغيير کردند. حاکمان کيف، دولت خزر را در جانب شرقي خود نابود ساختند و بدين ترتيب نيروي نظامي حائلي را که مسير وارانگيان رودخانه هاي روسيه را از مردم آسياي مرکزي محافظت مي کردند از بين بردند. يکي از اين گروهها، پاچيناکها بودند که در حدود سال 1000 در سرزميني که رودخانه هاي وارانگيان وارد درياي سياه مي شد مستقر شدند. مسير وارانگيان مسدود شده بود و دوباره بازرگانان کالاهاي خود را از درياي بالتيک از طريق مسيرهاي رودخانه اي سين - لوار - گارون و رن در فرانسه به بازارهاي مديترانه مي رساندند. در عوض بازرگانان شرقي به تعداد فراوان در غرب شروع به ظاهر شدن کردند. دو اتفاق ديگر نيز که کمتر از مواردي که ذکر کرديم مورد توجه قرار گرفته اند در تغيير شرايط اقتصادي اروپاي غربي نقش داشته اند. مدت کوتاهي پس از سال 1000 مسيرهاي قديمي ارسال برده که لهستان را به اروپاي غربي وصل مي کردند بازگشايي شدند اما بازرگانان اکنون گاو و اسب به غرب مي آوردند تا آنها را در عوض اجناس صنعتي مبادله کنند. اين تجارت نقش مهمي در گرايش لهستان به شکل غربي مسيحيت، کاتوليک رم داشته است. در نهايت با استفاده از روشهاي مهندسي جديد پلي ساخته شد که گذرگاه برنر را باز مي کرد. اين موضوع سبب سهولت نسبي در حمل و نقل و برقراري ارتباط بين سرزمينهاي ژرمن و ايتاليا شد

همزمان با مسدود شدن راههاي بازرگاني روسي، راههاي بازرگاني قديمي اروپاي غربي بازگشايي شدند و تجارت بالتيک-بيزانسي پس از مدتها به غرب بازگشت. راه اندازي اين مسير بازرگاني دوردست باعث تحريک اقتصاد غربي شد

شرايط در غرب به نفع احياي تجارت بود. گسترش کند روشهاي کشاورزي پيشرفته عاملي اساسي در اين توسعه بود. استفاده از گاوآهن سنگين استفاده از زمينهاي حاصلخيز اما سنگين بخشهاي پاييني اروپا را ممکن کرده بود. اين ابزار شخم زني با فقط يک بار عبور گاوآهن از زمين کار را به انجام مي رسانيد و نياز به الگوي حرکت متقاطع و دوباره که با گاوآهن سبک لازم بود را برطرف مي کرد. گاوآهن سنگين به نيروي کششي بيشتري نياز داشت و استفاده از نعل، گردنبند و افسارهاي چندتايي استفاده از اسبها را در کار شخم زني ممکن ساخت. اسبها نه تنها سريعتر بودند (سي درصد بيشتر از گاوها در يک روز کار شخم زني زمين را انجام مي دادند) بلکه هوشمندتر از گاوها بوده و به توجه يک نفر انسان که با استفاده از سيخک آنها را کنترل کند براي انجام مناسب کار نيازي نداشتند. دهقانان ارزش محصولات کشاورزي بقولي را (نخود فرنگي و لوبيا) در احياي حاصلخيزي خاک دريافتند. اگرچه دهقانان خود نمي دانستند اما اين بقولات در بهبود رژيم غذايي انساني و حيواني اروپاي غربي از طريق اضافه کردن نسبي مقادير بالايي از پروتئين نقش مهمي داشتند. استفاده از شخم زني عميق و بقولات اجازه داد تا سيستم دو مزرعه اي که در آن نصف زمين قابل کشت در هر فصل به عنوان آيش رها مي شد به سيستم سه مزرعه اي که در آن تنها 33 درصد زمين بايستي به عنوان آيش کشت نمي شد تبديل شود. آيش براي احياي حاصلخيزي و از بين بردن رشد علفهاي هرز لازم بود

قابليت توليد و توليدات کشاورزي افزايش پيدا کرد. افزايش در منبع غذايي منجر به افزايش در جمعيت دهقانان شد و از سوي ديگر نياز به اشتغال کشاورزي را براي تأمين نيازهاي غذايي جمعيت کاهش داد. يک جمعيت دهقاني اضافه شکل گرفت که بايد به نحوي به کار گرفته مي شد. بسياري از اين دهقانان به جبهه هاي اروپا مهاجرت کردند و با سکونت در مناطق جديدي که بوسيله طبقه جنگجو تصرف مي شدند از گسترش ارضي اروپاي غربي حمايت مي کردند. بسياري ديگر از آنها با خشک کردن باتلاقها، مثلاً در بلژيک و هلند، آبياري زمينهاي خشک، مثلاً در اسپانيا و بخشهايي از جنوب فرانسه، و از بين بردن جنگلها، مثلاً در ولز و شرق آلمان "جبهه داخلي" اروپا را توسعه دادند. آنان شروع به تغيير دادن منظره اروپا کردند

حتي اين هم براي جذب جمعيت اضافه دهقانان کفايت نمي کرد و بسياري از آنان به تجارت و توليد صنعتي روي آوردند. بسياري از اجتماعات روستايي داراي صنعتگران پاره وقت بودند که از طريق کار در طول زمستان و تأمين نيازهاي روستا به کالاها و خدمات خاص درآمد اضافه اي به دست مي آوردند. با افزايش اندازه و تعداد روستاها،برخي صنعتگران کار خود را به صورت تمام وقت در آوردند. اين افزايش جمعيت نياز به نامهاي مشخص شخصي را افزايش داد و بسياري از مردم حرفه توليدي خود را به عنوان نام دوم خود انتخاب کردند. بدين ترتيب اسامي خانوادگي جديد گزارشي زنده از تنوع اقتصادي اروپاي غربي است. فلچر (پيکان ساز)، فرنير، شيلدز (سپر)، شيلد، اسپيرمن (نيزه دار)، بومن (کمانگر)، بوير، گريوز (ساق پوش)، سدلر(زين ساز) و ديگر مشاغل مربوط به اسلحه سازي هستند و هوسمن (بنا)، مازون (بنا)، ماوئر، تاچر (کاه اندودگر)، گليزر (لعاب کار)، ترنر (خراط)، کارپنتر (نجار)، ساير (اره کش)، سيرا، دائوبر (اندودگر) مربوط به حرفه خانه سازي و تقويت آن هستند. اسميت (آهنگر)، اشميت، لوفور، فابر، تينکر (وصله زن)، پلامب (شاقول)، هررا و فرير بر روي فلزات کار مي کردند. بوش (بوته)، برور (آبجوساز)، بروستر، آيلوارد، بوردمن (الوارساز) مربوط به مشاغل آبجوسازي و الوارسازي بودند. آرکريت (قايق ساز)، کوپر (پيت ساز)، هوپر (حلقه ساز)، بوترايت (قايق ساز)، ويلرايت (چرخساز)، کارترايت (گاري ساز)، وينرايت (ارابه ساز)، جعبه، بشکه، قايق، گاريو کالسکه مي ساختند. وگنر، چپمن (تاجر)، پاکر (بسته بند)، مرچانت (بازرگان)، مارچانت، درور (گله فروش)، ديلر (فروشنده)، کوينر (سکه ساز)، مينتر (سکه زن) همگي در تجارت و فروش محصولات مختلف اشتغال داشتند. اين ليست را همچنان مي توان به طور وسيعي ادامه داد. وقتي تجارت راه دور دوباره در اروپاي غربي راه افتاد، توليدگران و صنعتگران پراکنده اما مهمي در اروپاي غربي بوجود آمده بودند

اين دو جريان در احياي زندگي شهري به يکديگر آميختند. شهرهاي اروپاي غربي امپراطوري روم به طور عمده تشکيلات مصنوعي براي متمرکز کردن فعاليتهاي قانوني مذهبي و اقتصادي بوسيله دولت امپراطوري بودند. با انحطاط اين امپراطوري در غرب قدرت و جمعيت از شهرهاي بزرگ به حومه سرازير شد. تا قرن دهم بسياري از اين شهرهاي رومي، متروکه شده بودند يا به قلعه، کليساي بزرگ يا صومعه اي تبديل شده بودند که در مجاورت يک روستا قرار داشتند و اغلب بوسيله بخشي از ديوارهاي قديمي رومي احاطه شده بودند. با اين حال اين مراکز به عنوان محلهاي تمرکز جمعيت باقي مانده بودند و رفت و آمد مشخصي بوجود مي آوردند. برخي از صنعتگران روستايي به اين مرکز نقل مکان کردند و جمعيت و اهميت آنها را افزودند. بازرگانان راههاي دور اغلب اين محلها را جاي راحتي براي قطع کردن سفرشان مي يافتند. مي توانستند در اين نقاط برخي از کالاهايشان را بفروشند، مال التجاره را تقسيم کنند و يا حتي با بازرگانان ديگري که از راههاي دور مي آمدند به تجارت بپردازند. آنان اغلب محلهاي اقامتي و انبارهاي کالا در روستاهاي مجاور مراکز اصلي اداري برپا مي ساختند و در احيا و توسعه ديوارهاي قديمي رومي نقش ايفا مي کردند تا لايه هاي محافظتي را از اين مراکز صنعتي و تجاري جديد کامل کنند

حضور جمعيتي از صنعتگران و تاجران تعدادي از ديگر مشاغل را نيز جذب مي کرد. پزشکان، داروسازان، معلمان، کاغذ پوستي سازان، کاتبان کتب خطي، وکلا، پينه دوزان، خزسازان، قصابان، نانوايان، آشپزان، فاحشگان، آرايشگران، خياطان و همه ساير مشاغل لازم براي تأمين نيازهاي جمعيت شهري مي توانستند در اين اماکن تجمع کنند. برخي از اين مراکز حرفه خاصي از صنعت محلي را پيگيري کردند. به عنوان مثال مراکز در امتداد راههاي زيارتي معمولاً تعداد زيادي کفاش داشتند زيرا زائران صدها ميل در مناطق کوهستاني مي پيمودند و هر چند وقت بايستي از کفشهاي جديد استفاده مي کردند. شهرهاي بلژيک از پشم عالي گوسفنداني که در مرغزارها و لجنزارهاي در امتداد دريا مي چريدند براي بافتن البسه درجه يک استفاده مي کردند تا به شهرهاي ديگر صادر کنند

در قرون وسطي نکته اصلي افتراق دهنده بين شهرها مربوط به حضور اسقف و کليساي اعظم و جمعيت وابسته به آن در شهر بود. شهرهاي کوچک مراکز شهري بدون اسقف بودند. بنابراين تفاوت بين شهرهاي بزرگ و شهرهاي کوچک قرون وسطي مربوط به اندازه آنها نمي شد

چنين مشاغل و صنايعي جمعيت محلي را باز هم افزايش داد. به عنوان مثال توليد لباسهاي پشمي نياز به افرادي پشم زن (اغلب زنان)، لکه گير، رنگزن، نخ ريس، بافنده، چاپگر (گاهي اوقات) و بازرگانان داشت. همچنين نياز به کارگران ساده افزايش يافته بود و به اين ترتيب بسياري از دهقانان نسبتاً ناماهر به شهرهاي بزرگ و کوچک نقل مکان کردند. اين مراکز شهري هم به منبع غذا و هم به مواد اوليه خام براي تبديل مواد غذايي نياز داشتند. تأمين اين مواد جامعه دهقاني را متحول ساخت

دهقانان مقادير اضافه از غذا توليد مي کردند تا به عنوان ذخيره، در برابر مشکلات در کار کشاورزي، غارت بوسيله طرفهاي درگير جنگ و هر خظر ديگري در آن زمان تضمين کننده باشد. روستاهاي همجوار، محصولات يکساني توليد مي کردند و بنابراين بازاري براي محصولات اضافه وجود نداشت و حتي اگر بازاري پولي براي توليدات اضافه وجود مي داشت توانايي خريد اندکي موجود بود. نياز شهرهاي کوچک و بزرگ جديد و در حال رشد براي غذا و مواد خام وضعيت را به طور کامل تغيير داد و بسياري از روستائيان اکنون براي افزايش محصولات خود و فروش آنها در مراکز شهري مي کوشيدند. برخي از سود خود براي مسافرت کردن روزانه از حومه به شهرها و ارائه خدمات در شهرها استفاده کردند. آنها به جاي گذراندن دو روز در هفته در مزرعه لرد، که دو هفته آن به شخم زني، دو هفته به جمع آوري محصولات و فعاليتهاي متعدد کوچک ديگر نيز اختصاص داشت، يک مبلغ اجاره سالانه پرداخت مي کردند. با اين شرايط مي توانستند تمامي توان خود را براي توليد و فروش چنان ميزان بالايي از محصولات که پيش از اين ممکن نبود صرف کنند. چنين دهقاناني مي توانستند پول بيشتري جمع کنند و حق زمين بيشتري را از همسايگان ناتوانشان بخرند. طبقه اي از دهقانان بدون زمين شروع به پيدا شدن کردند که رده هاي فقير بي خانمان و بي شغل را در جامعه پر مي کردند. فقيران از جايي به جاي ديگر حرکت مي کردند و به دنبال کار مي گشتند و منبع کار ارزان قيمت براي شخم زدن و دروي محصول بودند. اين موضوع کشاورزي قرون وسطي را براي آنان که زمين را در اختيار داشتند پرسودتر کرد. جامعه روستايي ديگر لازم نبود از افرادي حمايت کند که تنها هنگام درو به کار گرفته مي شدند

گويا فعلاً منبع اصلي نوشته هايي که در حال ترجمه کردنشون هستم روي اينترنت در دسترس نيست. فعلاً اگر کسي خواست متن اصلي اين نوشته رو ببينه برام ایمیل بزنه تا براش ايميل بزنم

هیچ نظری موجود نیست: