و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

پنجشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۸۵

سیسیلی نورمن؛ آغاز دوره پس از اسلام

هنگامي که در ميانه قرن يازدهم نورمنها سيسيلي و بخش جنوبي ايتاليا را از مسلمانان گرفتند، درباره آموزشکده پزشکي که مسلمانان بنيان گذاشته بودند و نيز تمامي مؤسسات مسلمانان متعهد امر حفاظت کامل از آنها شدند. راجر اول اولين حاکم جزيره پس از مسلمانان در سال 1091 به تخت نشست و با پذيرفتن اين خطر که او را به عنوان يک مسلمان بشناسند، مسلمانان را ترغيب کرد تا تواناييهاي خود را ابراز کنند. راجر همچنين سيستم قبلي اداره حکومت را حفظ کرد و پادشاهي او تصويري منحصر به فرد از يک پادشاهي مسيحي بود که در آن مسلمانان برخي از بالاترين مقامات را در اختيار داشتند. فرزندش راجر دوم روشن انديش ترين شاه زمان خود بود و علم و هنر را مورد حمايت قرار داد. او با همراهي با دانش آموختگان مسلمان لذت مي برد و در چهارده سال پاياني عمرش مطابق با سنت اسلامي حقيقي، بسياري از وقت خود را با درگيري در مباحث علمي گذراند. جغرافي دان مسلمان الادريسي با حمايت او به کار پرداخت و کتابش را به افتخار او الکتاب الراجري ناميد

تحت حاکميت فردريک دوم فرهنگ مسلمانان حتي توسعه بيشتري يافت. او در سال 1198 شاه سيسيلي شد و در سال 1220 رياست امپراطوري مقدس را برعهده گرفت و در سال 1229 شاه اورشليم شد. تحت حاکميت او بود که بريفولت توضيح مي دهد فرهنگ مسلمانان در جزيره به اوج خود رسيد و "يک تأثير بزرگ و عمده تمدني بر اروپاي بربري گذاشت." و اين تأثير به حدي بود که اروپا به اين پديده با نوعي هيبت و احترام مي نگريست و توأم با آن نوعي سوءظن داشت مبني بر اين که فرهنگ عظيم و تعاليم آن به نحوي اساسي مسيحيت اروپا را لکه دار مي کند. درست همانند خود آندلوس "سيسيلي با نوعي حيرت، تحسين و رشک ديده مي شد و اين خود آميخته با ترس و سوءظن بود

اين نوشته ترجمه اي از اين متن است

هیچ نظری موجود نیست: