و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

دوشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۶

زنان بزرگ مسلمان ایرانی 4

معروفترين پادشاه زنان، پادشاه خاتون کرماني است (مقتول در 694 ه.ق). منتخب التواريخ درباره او مي نويسد اشعار لطيف و منشآت مليحش الي يومنا سند فضلاء روزگار است. پادشاه خاتون را مدت چند سال به طريق پسران مي داشتند و از خواص معدودي چند مي دانستند که او دختر است. تاريخ وصاف به اين مناسبت تخلص او را حسن شاه مي داند. به نوشته خيرات حسان ديوان او پنج هزار بيت شعر دارد. پادشاه خاتون، شهريار هنرمند، زندگي پرماجرايي داشته است. [صص 202-203

جهان ملک خاتون دختر جلال الدين مسعود شاه بن شرف الدين محمود شاه اينجو از شاعران قرن هشتم هجري در شيراز است که در شعر به اسم خود يعني چهان تخلص مي کرد. در بعضي از غزلها جهان ملک از سلطان بخت نامي ياد مي کند و در بادي امر چنين به نظر مي رسد که او معشوق جهان خاتون است. اين سلطان بخت در جواني در گذشت و جهان خاتون را از فرقت خويش سخت اندوهناک کرد. از مطاوي کتب تاريخ به اين حقيقت مي رسيم که سلطان بخت نام آخرين زني بود که جلال الدين مسعود شاه با وي در سال 743 ازدواج کرد و او سلطان بخت خاتون خواهر دلشاد خاتون دختر دمشق خواجه بود. از ظاهر امر چنين برمي آيد که ميان جهان خاتون و نامادري او سلطان بخت قواعد و داد مستحکم بود و او که پدر را از دست داده بود در کنار نامادري دلخوش و به دوستي او خشنود بود. مجموعه اشعار جهان خاتون متجاوز از ده هزار بيت است. او در شيوه غزلسرايي به سعدي نظر داشته و به ارادت خود نسبت به او تصريح کرده است. از ارادت جهان ملک به سعدي بر مي آيد که خواننده شعر او با شعري فصيح و روشن و روان سر و کار خواهد داشت و آن تکلفي که در شعر معاصران او اغلب هست در شعر او نيست. [صص203-206

گوهرشاد بيگم مسجد گوهرشاد را در مشهد ساخت. اين مسجد در سال 820 قمري بنا گرديده است. او اين مسجد را برجاي و برگرداگرد مسجد ديگري ساخته است که قرنها مورد ستايش بوده و آن مسجد پيرزن است که محل خاص در وسط مسجد گوهرشاد داشته و قناتي نيز در کنار آن مظهر شده است. پريزاد خانم کنيز او نيز در کنار مسجد گوهرشاد مسجد پريزاد را بنا کرد که تا حال باقي است و در ضمن املاکي را بر آن وقف نمود که طلاب علوم ديني از بيست تا سي نفر در آن مدرسه بتوانند تحصيل کنند و فعلاً در بازار مشهد واقع شده است. [ص 236

ارسلان خاتون نيز که از زنان صالحه و خير زمان خود بود مسجدي بنا نمود که داراي مناري عظيم بود. مؤلف جامع مفيدي گويد اولين مناري که در يزد ساخته شد آن بود و آن تا سال 832 باقي بود و در آن سال افتاد. تاريخ جديد يزد مي نويسد تا سال 807 منار بر پا بوده است. دو کنيزک خاص او يعني ابر و مبارکه نيز دو قنات متصل به هم احداث نمودند که به نام خودشان معروف گرديد. در مورد ارسلان خاتون مي نويسند او مردم را پيوسته لباس پوشانيدي و هر روز دو شيلان داشتي: يکي خاص و يکي عام و بر سر شيلان او البته مردم حاضر کردندي به تکليف به مرتبه اي که مردم را در سر بازار تکليف به شيلان بردندي. [ص 237

درباره قتلغ ترکان، فرمان آمد که از راه نيابت ايشان به ضبط امور و نظم مصالح جمهور اشتغال نمايد. الحق آن مخدره کافيه خيره در تعمير ولايت و ترفيه حال رعيت و افاضه خيرات و اشاعه حسنات و احترام علما و انعام فضلا به نوعي قيام نمود که عشر عشير آن از هيچ پادشاهي به ظهور نرسيد. مدت مديدي در ترفيه عباد و آباداني بلاد مشغولي داشت. ملکه ترکان مرقد سلطان ماضي قطب الدين را در سره کرمان بنا نهاد و از امهات قري و معظمات دساکر حومه از خالص ذات اليد خود خريد و بر آن مدرسه و ساير بقاع خير وقف کرد. مقصود همان مدرسه قطبيه يا مدرسه عصمتيه (قبه سبز) است. او در حومه گواشير و بلوکات، قصبات و قراء متعدده احداث نمود. و قريه موسومه به سرآسيب و چترود که شش فرسنگي در شمال گواشير و اکنون معمور است از محدثات آن عادله کافيه است. [ص 238

درباره مطربه هنرپيشه و سخنور قرن پنجم يا ششم هجري که در دستگاه فرمانروايي طغانشاه سلجوقي در نيشابور مي زيست مي نويسند چنگش زهره ني به ناخن مي کرد و در نزد مضرابش فاريابي پنجه مي گذاشت و در آواز و ساير کمالات نيز استاد در روزگار خود و سرحلقه مطربان و خنياگران طغانشاه بود و گاهي از اشعار خود در حال تفنن به سمع سلطان مي رسانيد. [ص 248

اغاني از بانويي ايراني نژاد به نام عزه ميلا (وفات حدود 115 ه.ق) ياد مي کند و از او به عنوان نخستين آهنگساز و مؤلف موسيقي عرب نام مي برد که عبدالرحمان بن حسان بن ثابت و معبد و طويس و ابن سريح مقام شامخ او را در موسيقي ستوده اند. زنان نه تنها در اين زمينه ها سرآمد بوده اند که مي نويسند پس از يونس بن کرد بن شهريار(وفات 135 ه.ق) نخستين اغاني نويس بانويي ايراني به نام بذلف دوازده هزار آواز عربي را در کتابي به نام الاغاني تدوين نمود و پس از او دنانير (وفات 210 ه.ق) کتاب تازه اي به همين نام تأليف کرد. [ص 248

در تذکره ها به تعدادي از زنان موسيقيدان و آوازه خوان اشاره شده است. بعضي از اين هنرمندان گاه مورد علاقه و مهر حکام واقع شده و املاک فراواني به دست مي آوردند چون ام عمرو اصفهاني که مي نويسند سماک بن نعمان به او عشق مي ورزيد و يا شاد ملک آغا (87 ه.ق) که ميرزا خليل سلطان فرزند امير تيمور به وي علاقه مند شد و او را به ازدواج خود در آورد. بعضي از اين نوازندگان چون ستي زرين تقرب و نفوذي تمام پيدا مي کردند. بعضي از اين هنرمندان معلمان مشهوري داشته اند چون خمار که کنيزکي اهل قندهار بود و موسيقي را از ابراهيم موصلي موسيقي دان معروف عصر عباسي فراگرفت. [ص 249

از کتاب به زير مقنعه
تأليف بنفشه حجازي
نشر علم تهران 1376

زيرنويس: مدتي پيش در بجثي در گزاره که با دوستي اسلام ستيز (و شايد وطن ستيز) داشتم در واکنش به نظر او که معتقد بود زنان در ايران مانند زنان در ساير ممالک اسلامي اسير زنجيرهايي چون کنيزداري و حرمسراداري بوده اند و گويا تنها در ازمنه متأخره بوده است که ايشان به راهبري غرب از حقوق انساني خود بهره مند شده اند و حضوري انساني و اجتماعي پيدا کرده اند، درصدد برآمدم به مدارک تاريخي در اين زمينه مراجعه کنم. کتاب به زير مقنعه کارآمدترين دستاورد من در اين جستجو بود. ارجاعات و استنادات و منابع تاريخي در انتهاي کتاب، مذکور افتاده است و ممکن است مورد رجوع علاقه مندان واقع شود. توصيف وضعيت زنان بزرگ مسلمان ايراني را نمونه و نماينده اي از کليت وضع زنان در سرزمينهاي اسلامي تلقي کرده ام. سلسله نقل احوال زنان در تاريخ ايران مسلمان ادامه خواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست: