و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و کذلک ننجي المؤمنين

یکشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۶

زنان بزرگ مسلمان ایرانی 5

همسران سلاطين از بين شاهزادگان و دختران خانواده هاي بزرگ انتخاب مي شدند، با سلاطين در امور مملکتي همکاري مي کردند و مي توان گفت آنها دربارهاي کوچک و گاه بزرگي براي خود داشتند و در سراسر مملکت املاک مزروعي وسيع و در شهرها، دکانها، حمامها و خانه هايي در تملک داشتند و از اين راه عوائد سرشاري نصيبشان مي شد. درباره اين نوع کارها عمال دربارشان مستقيماً با دستگاههاي مختلف تماس مي گرفتند و به ترتيب کارها مي پرداختند. ترکان خاتون زن ملکشاه سلجوقي بسيار مقتدره و متسلطه بود چندانکه براي خود دم و دستگاه و دبيرخانه خاص فراهم کرده بود و مردي زيرک و دانا را به اسم تاج الملک ابوالغنائم به وزارت خود برگزيده بود. اين خاتونان از قدرت مادي زيادي برخوردار بودند چنان که به روايتي مي نويسند خاتون همسر سلطان سنجر که به اسارت ختائيان درآمد در اسارت ماند تا خود را به 500 هزار دينار از آنان خريد. خواتين اقطاعاتي داشتند که درآمدش صرف معيشت و مخارجشان مي شد چنان که سميرم جزء اقطاع گوهر خاتون همسر سلطان محمد بن ملکشاه بود. [ص 229

ابنيه و اماکن بيشماري در سراسر مملکت وسيع ايران در اين دوره توسط زنان ساخته شده است: در خوارزم، بلخ، سمرقند، بخارا و به ويژه در هرات تا نيشابور و مشهد، يزد، کرمان، شيراز، اصفهان، قزوين، ساري، ميانه، تبريز و سبزوار. اين اقدامات عمراني توسط زنان ايراني حتي در بغداد و حلب و به خصوص دمشق نيز انجام گرفته است. در بررسي آماري ايجاد ابنيه و اماکن عام المنفعه توسط زنان، شهرهاي شيراز، يزد و کرمان از موقعيت برتر و چشمگيرتري برخوردارند. آغاز اين اقدامات به نظر مي رسد از قرن سوم و اوج آن در قرن هشتم باشد. قرنهاي هفتم و نهم به ترتيب اولويتهاي بعدي را دارند. خاتونان خير و نيکوکار ايراني، طبق آمار فعاليتهاي عمراني خود را بيش از همه به کار ساختن مدرسه معطوف کرده و سپس علاقه مند ساختن مسجد و جماعتخانه و قنات بوده اند. خانقاه و زاويه و بقعه و امامزاده و گنبد از ديگر اماکني هستند که براثر حمايتهاي مالي و اوامر زنان ساخته شده اند. رباط و کاروانسرا و دارالشفاء در مرتبه بعدي، حمام و کتابخانه و ده پس از آن سپس آسيا، پل، بازار، دروازه، قبرستان، سد و حتي پارک (=باغ) از ديگر جايگاههايي هستند که به نام زنان ايراني ثبت شده است. براي حفظ و نگهداري اين اماکن معمولاً املاک و دهاتي وقف مي شده است. اقدامات عمراني زنان منحصر به ساختن نبوده بلکه به تعمير امکنه مقدسه و تزئين آنها نيز همت مي گماشتند. بديهي است انجام دادن اين گونه امور نيازمند روحيه خاص و روشنفکرانه، توان مالي، حق تملک و اقتدار اجرايي بوده است. [ص 232

از کتاب به زير مقنعه
تأليف بنفشه حجازي
نشر علم تهران 1376

زيرنويس: مدتي پيش در بحثي در گزاره که با دوستي اسلام ستيز (و شايد وطن ستيز) داشتم در واکنش به نظر او که معتقد بود زنان در ايران و نيز در ساير ممالک اسلامي اسير زنجيرهايي چون کنيزداري و حرمسراداري بوده اند و گويا تنها در ازمنه متأخره بوده است که ايشان به راهبري غرب از حقوق انساني خود بهره مند شده اند و حضوري انساني و اجتماعي پيدا کرده اند، درصدد برآمدم به مدارک تاريخي در اين زمينه مراجعه کنم. کتاب به زير مقنعه کارآمدترين دستاورد من در اين جستجو بود. ارجاعات و استنادات و منابع تاريخي در انتهاي کتاب، مذکور افتاده است و ممکن است مورد رجوع علاقه مندان واقع شود. توصيف وضعيت زنان بزرگ مسلمان ايراني را نمونه و نماينده اي از کليت وضع زنان در سرزمينهاي اسلامي تلقي کرده ام. در همين زمينه اين موارد از آرشيو بازگشت به آينده در دسترسند

هیچ نظری موجود نیست: